که حلوا میدهد، نمیتواند با شکل یا کلمه حلوا، خود را راضی کند و اگر یکی از اجزای آن به حد کافی در آن نباشد، نام حلوا را از روی آن برداشته و میگوید: این حلوا نیست. و همینطور در سایر چیزها و امور دنیا تاکنون کسی را ندیدهام که در امور دنیایی به شکل و ظاهر اکتفا کند. و اگر همه مردم چنین نباشند، بیشتر مردم، در اغلب امور آخرت، فقط شکل ظاهر را به وجود آورده و انتظار دارند که شکل و ظاهر، اثر روح را داشته باشد که به آن نمیرسند.
یکی از امور آخرت، کارهایی است که ما برای نزدیک شدن به خدا انجام میدهیم. حتی همین کتاب که عمری را برای تألیف آن صرف کرده ام، شکل ظاهری آن در حد خود کامل است. ولی آیا شکل ظاهر فایده معنای آن را دارد؟ معنا و روح تألیف مانند این کتابها، این است که قصد مؤلف، نزدیک شدن به خدای متعال و بدست آوردن رضایت او بوده و مطالب و دانشهای الهی را در آن بنویسد، که خواننده از آن استفاده کرده و به آن عمل کند. و اگر انگیزه نویسنده، نوشتن علومی باشد که برای مسلمین سودمند باشد، میکوشد سودمندترین مطالب را برای آنان بنویسد، و برای او مهم نخواهد بود که دیگران چه خواهند گفت. و نیز شیوایی عبارت برای او اهمیتی نداشته و از رهگذر این کار در پی اظهار برتری خود نخواهد بود. حتی نظم و ترتیب خوب هم برای او اهمیتی نداشته و تنها در پی نوشتن مطالب مفیدی خواهد بود که در دلها تأثیر گذاشته و مورد رضایت آفریدگار باشد.
و در یک کلام، ما در امور دینی و آخرتی خود، گرفتار سهلانگاری شده و خود را با شکلهای بدون حقیقت راضی نموده و در انجام این امور کوتاهی میکنیم.