نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 132
شد باو گفت (قلنا) اى آدم تو و همسرت بهشت
را محل سكونت و منزل قرار دهيد و در آنجا بمانيد.
اين امر الهى بآدم در باره سكونت بهشت بعقيده بعضى تعبّدى و براى
بيان واجب و بعقيده ديگران براى بيان اباحه و جائز بودن و غير تعبّدى بوده است
زيرا در آن مشقت و ناراحتى نبود كه تكليف بدان، تعبّدى باشد.
و همين طور امر به اينكه بخوريد (كُلا) مسلماً براى اباحه است ولى
نهى از نزديك شدن بآن درخت (لا تقرباً) بى شك تعبدى و براى بيان حرمت آنست.
اين بهشت كدام است؟
در اينكه بهشت آدم كجا و چگونه بوده است اقوالى بيان شده است از
اينقرار:
1- ابو هاشم ميگويد: اين بهشت باغى از باغهاى آسمان بوده و غير از
بهشت جاودان زيرا آن بهشت موعود جاودانى و ابدى است و نيز تكليفى در آن وجود
ندارد.
2- ابو مسلم ميگويد اين بهشت يكى از باغهاى دنيا و روى زمين بوده
است و جمله:(اهْبِطُوا مِنْها) (از آن پائين بيائيد) دلالت
بر اين ندارد كه اين بهشت در آسمان بوده است زيرا همانطور كه در آيه كريمه فرموده:(اهْبِطُوا مِصْراً) (بشهر فرود آئيد) و مسلماً
از آسمان فرود نيامدند.
آنان كه معتقدند كه اين بهشت جاودانى نبوده استدلال ميكنند به اينكه
شيطان به آدم گفت(هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ)[1] (مىخواهى تو را بدرختى كه در اثر خوردن ميوه آن جاودانى خواهى شد
راهنمايى و دلالت كنم) و بديهى است كه اگر اين بهشت ابدى بود آدم آن را ميدانست و
نياز بدلالت شيطان نداشت.
ولى بيشتر مفسّران و حسن بصرى و عمرو بن عبيد و واصل بن عطا و بسيارى
از معتزله چون جبائى و رمّانى و ابن اخشيد معتقدند كه اين همان بهشت جاويد بوده
است زيرا از نظر ادبى «الف و لام» «الخلد» براى تعريف است و اين كلمه مانند اسم
خاصّى براى آن بهشت شده است.