responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معارف اسلامی نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 2  صفحه : 26

دیگران/کتابت را جا بگذار!
امیری زینب

شهریور ماه بود که مطلبی در اینترنت خواندم با این عنوان: «کتابت را جا بگذار». این مطلب به قدری جالب بود که در چندین سایت دست به دست گشت. جاگذاشتن کتاب در مکان‌های عمومی، ایده‌ای بود که برای اولین‌بار در اروپا اجرا شده و به شدت رو به افزایش است. در این کار، یک فرد کتابی را در یک مکان عمومی رها می‌کند تا کسی که کتاب را پیدا می‌کند آن را بردارد و بخواند. کسی که کتابش را در مکانی عمومی رها می‌کند، هویت خود را آشکار نمی‌کند و ادعایی هم بابت قیمت کتاب ندارد؛ اما یک درخواست از خواننده و یا خوانندگان احتمالی بعدی دارد: «شما نیز بعد از خواندن کتاب، آن را در محلی مشابه قرار دهید تا دیگران هم بتوانند از این اثر استفاده کنند».

«رول هورنباکر»، نخستین کسی بود که این حرکت را انجام داد. او یک فروشنده‌ی کامپیوتر در ایالت میسوری بود و نام این رفتار را «Book Crossing» گذاشت؛ یعنی کتاب در گردش. این رفتار جدید را می‌شود به نوعی «کمپین کتاب‌خوانی» یا «کمپین به اشتراک گذاشتن کتاب» در نظر گرفت؛ کمپینی که می‌تواند به مثابه‌ی یک پروژه‌ی فرهنگی قابل تأمل باشد.

بعضی وقت‌ها مشاهده شده فردی که کتابش را جا می‌گذارد، در ابتدا یادداشت مورد نظر را می‌نویسد که کتاب بعد از خوانده شدن در جای دیگری رها شود تا افراد دیگری هم، آن را بخوانند. سپس نفرات بعدی نیز یادداشت‌هایی در کتاب می‌گذارند، مثلاً کی و در چه مکانی کتاب را پیدا کرده‌اند و تاریخی که کتاب را در مکان دیگری جا می‌گذارند. با این روش، افراد بعدی که کتاب را پیدا می‌کنند، می‌دانند که کتاب دست چند نفر بوده و چند نفر آن را خوانده‌اند.

نویسنده‌ی یکی از مطالب در سایت اطلاع‌رسانی شهر کتاب، داستان خود را این‌گونه نقل می‌کند: «امروزه رفتار مذکور به قدری در غرب رواج یافته که کم‌کم از ترکیه نیز سر درآورده است. در «ترک بوکو»، یکی از شهرهای ساحلی ترکیه، کنار دریا قدم می‌زدم که کتابی روی شن‌ها توجهم را جلب کرد. فکر کردم حتماً صاحب کتاب فراموش کرده آن را با خود ببرد. بَرَش داشتم و همین که چشمم به صفحه‌ی اولش افتاد، از خوشحالی در پوست خود نگنجیدم؛ در صفحه‌ی اول کتاب، یک نفر متن زیر را نوشته بود:

«من این کتاب را با علاقه خواندم و آن را در همان مکانی که به آخر رسانده بودم، رها کردم. امیدوارم شما هم از این کتاب خوش‌تان بیاید. اگر از آن خوش‌تان آمد بخوانید؛ وگرنه، در همان نقطه‌ای که پیدایش کرده‌اید، بگذارید بماند. اگر کتاب را خواندید، شماره‌ای به تعداد خوانندگان اضافه کنید و با ذکر محل پایان مطالعه، در جایی رهایش کنید.»

در همان صفحه، دست‌خط سومین خواننده، توجهم را جلب کرد: «خواننده‌ی شماره‌ی سه، در ترک‌ بوکو.» پس تا به حال سه نفر که هم‌دیگر را نمی‌شناسند، این کتاب را خوانده‌اند. طبق اطلاعات موجود در همان صفحه، خواننده‌ی اول، کتاب را در «استانبول» و خواننده‌ی دوم، در شهر «بُدروم» مطالعه‌ی آن را به پایان رسانده و رهایش کرده بود.»

از آن‌جا که قرن 21، قرن ارتباطات است، آقای «رول هورنباکر» سایتی را تأسیس کرد که به افراد اجازه می‌داد وقتی کتابی را جا می‌گذارند، آن را ثبت کنند، کدی از سایت بگیرند و آن را روی کتاب قرار دهند. پس از رها کردن کتاب، فردی که کتاب را پیدا می‌کند نیز، می‌بایست وارد سایت شود و با وارد کردن کد کتاب، اطلاع دهد که کتاب در دست اوست و از این طریق فردی که در ابتدا کتاب را رها کرده، می‌تواند بفهمد که کتابش دست چند نفر گردش کرده و حالا کجاست.

در این رابطه، سایت‌های مشابهی نیز راه‌اندازی شده‌اند. برخی از سایت‌ها، جهانی‌اند و بعضی از سایت‌ها، برای یک کشور خاص هستند تا تعداد کتاب‌های درگردش را بشمارند و یا پی‌گیری کنند که هر کتاب دست چه کسی است و گردش آن به چه صورت بوده است.

در کشور ما نیز که از سرانه‌ی مطالعه‌ی مساعدی برخوردار نیست، این حرکت فرهنگی به راه افتاده. البته تعداد کتاب‌های درگردش بسیار کم است، و شاید خیلی کم باشند افرادی که با چنین کتاب‌هایی روبه‌رو شده‌اند. این حرکت در تهران و شاید شهرهای بزرگ به راه افتاده است و با این حال بعضی افراد خوش‌ذوق سایتی را به عنوان: «کتاب مسافر» با آدرس الکترونیکی http://www.ketabemosafer.com برای این کار، راه‌اندازی کرده‌اند. می‌توان کتاب‌های جاگذاشته شده را در این سایت ثبت و کد مورد نظر را دریافت کرد. نمی‌دانم این سایت از چه زمانی راه‌اندازی شده؛ اما طبق آمار سایت از ابتدا تا نیمه‌ی مرداد امسال، بیش از 400 کتاب مسافر داشته‌اند.

از ایده‌های جالب سایت، این است که فایلی به عنوان برچسب در آن قرار داده شده که می‌توان با چاپ کردن و چسباندن آن روی کتاب، با آگاه کردن افراد از چنین حرکتی، کد مورد نظر را جهت ثبت در سایت، در اختیار یابنده‌ی کتاب گذاشت.

مطمئناً، رواج این فرهنگ در جامعه، کمی زمان‌بَر است و با افزایش تعداد کتاب‌های درگردش، سرعت دست به دست شدن آن‌ها، بیش‌تر خواهد شد و افراد، بیش‌تر خود را به حفظ، نگه‌داری و ثبت کتاب‌های پیدا شده، مؤظف می‌دانند. با این حرکت احتمالاً میزان مطالعه در افراد جامعه نیز بیش‌تر خواهد شد. امید است که با انتشار این مطلب، در معرفی این حرکت کمکی کرده باشیم!

* ردّپای یک کتاب:

«آقا بیژی! در دنیا دانسته‌های انسان، در مقایسه با آن‌چه نمی‌دانند، خیلی ناچیز است. حیف است وقت را تلف کنیم. آدم وقتی می‌بیند کسانی هستند که چشم‌شان سالم است و چیزی نمی‌خوانند، حیفش می‌آید. زمان می‌گذرد و برای هیچ کس هم متوقف نمی‌شود. انسان وقتی کمی مطالعه می‌کند، تازه می‌فهمد که چیزی نمی‌داند. چه بهتر که آدم مواظب باشد و قدر لحظه‌لحظه‌ی عمرش را بداند، به‌خصوص وقتی سالم است. وقتی جوان‌تر است و حوصله دارد، باید بیش‌تر از وقتش استفاده کند. وقتی انسان چیزی می‌آموزد، آن‌گاه می‌فهمد که هیچ‌ چیزی در زندگی، ارزشی بالاتر از آموختن را ندارد. خواندن، فهمیدن و آگاه شدن، مثل یک نوع عبادت و تشکّر از زحمات و دست‌آوردهای خداوند است».

استاد عشق؛ نگاهی به زندگی و تلاش‌های پروفسور سیّدمحمود حسابی، ص94.

نام کتاب : معارف اسلامی نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 2  صفحه : 26
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست