responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معارف اسلامی نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 2  صفحه : 17

معرفی مؤسسه‌ی «بهداشت معنوی»


معرفی مؤسسه‌ی «بهداشت معنوی» در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام داریوش عشقی

- انگیزه‌ی اولیّه‌ای که باعث تأسیس و راه‌اندازی این مؤسسه شد، چه بوده است؟

یکی از کارهایی که طلبه‌ها‌- غیر از تبلیغ و بیان آیات و روایات برای مردم‌- انجام می‌دهند، این است که بتوانند شبهات مردم را نسبت به سؤال‌هایی که به اعتقادات، دین و مذهب‌شان وارد می‌شود، پاسخ دهند که مسلماً بیش‌تر طلبه‌ها برای این منظور به یادگیری کلام، عقاید و... می‌پردازند. ما هم به نوبه‌ی خود این کار را انجام می‌دادیم. مثل این‌که خیلی از وقت‌ها از ما در مورد دراویش یا بهاییت، مسیحیت و... سؤال می‌شد و هر کسی هم به اندازه‌ی مطالعاتی که داشت، در این خصوص جواب می‌داد. تا این‌که دیدیم یک‌سری جریان دارد به وجود می‌آید که حالا اسمش را گذاشته‌اند: عرفان‌های نوظهور یا جنبش‌های نوپدید دینی و یا عرفان بدلی یا کاذب. براساس مطالعات انجام شده، دیدیم که گسترش این عرفان‌ها نسبت به فرقه‌های دیگر خیلی بیش‌تر است. دلیل موفقیت آن‌ها هم این است که می‌گویند: «آقا یا خانم مسلمان! مسلمان بمان! اصلاً من کاری به دینت ندارم، هر دینی که می‌خواهی داشته باش. من آمده‌ام بگویم برای تو که مسلمان یا مسیحی یا بودایی یا هندو و یا... هستی، برای رسیدن به معنویت و خدایت، یک‌سری راه‌های جدید و ساده‌تر دارم. آن راه‌های سنتی‌- که سخت‌تر بوده‌اند‌- را کنار بگذار و راه‌های ساده‌تر مرا عمل کن»؛ اما هیچ‌وقت نمی‌گویند که دست از دینت بردار. مثلاً سای‌بابا جمله‌ی معروفش این است که می‌گوید: «من آمده‌ام که مسلمان، بهتر مسلمانی‌اش را بکند، مسیحی، بهتر مسیحیتش را بکند و...». خب ببینید انحرافات این‌ها از انحرافات بهایی و وهابی خیلی بیش‌تر است؛ چون در آن‌جا، طرف باید دینش را کنار بگذارد و برود بهایی بشود یا مذهبش را بگذارد کنار و وهابی شود؛ ولی این‌جا لازم نیست مذهب و دینش را کنار بگذارد، همان عنوان مسلمانی و تشیع را دارد؛ اما در کنارش تفکرات سای‌بابایی، اکنکاری یا اوشویی هم دارد.

بر همین اساس، احساس کردیم که خطر، این‌جا خیلی بیش‌تر از جاهای دیگر است. نیاز هست که کسی به مردم آگاهی بدهد، شبهات‌شان را در این زمینه حل کند و آن‌هایی را که در این راه رفته‌اند، برگرداند. ضمن این‌که دیدیم در این حوزه، کسی به‌طور جدی کاری نکرده است؛ چون این فرقه‌ها پدیده‌هایی واقعاً نوظهور هستند و اصولاً گسترش‌شان از دهه‌ی پنجاه میلادی به بعد بوده است. به این ترتیب که در سال 1960 فقط 42 عرفان نوظهور در دنیا وجود داشته است، سال 1970 این تعداد به 78 فرقه، سال 2003 به 2600 فرقه و در سال 2010 به بیش از ده هزار جنبش نوپدید دینی می‌رسد. پس این‌که تعداد این فرقه‌ها در 50 سال گذشته از 42 فرقه به 10 هزار فرقه رسیده است، نشان می‌دهد که این جریان، رشد فزاینده‌ای دارد و نیاز است که در این حوزه، مطالعه و بررسی‌هایی صورت بگیرد و یک پاسخ‌گویی دقیق به مردم ارائه شود.

طرف می‌آید می‌گوید: «حاج‌آقا! شما می‌گویید عشق! اما عشق به زندگی، به همسر و... را در راستای عشق به خدا قرار می‌دهید. خب این عشقی را که شما می‌گویید ما زیاد نمی‌فهمیم یعنی چی؟ کسی هم نیامده است باز و تفسیرش کند و بیاورد زیر دیپلم که ما هم بفهمیم؛ اما «اوشو» آن‌قدر این عشق را قشنگ و زیردیپلمی بیان کرده است که وقتی کتاب‌هایش را می‌خوانی، حال می‌کنی.» البته واقعاً هم همان عشق را به زبان ساده تفسیر کرده است؛ اما او از تفسیرش می‌خواهد مخاطب را به جای دیگری ببرد و آن عشقی که اسلام تفسیر می‌کند، مخاطب را به جای دیگری می‌برد. خب، چه کسی باید پاسخ این شخص را بدهد که تفاوت بین تفسیر اوشو از عشق با تفسیر اسلام در چیست؟ آخرِ عشق اوشو کجاست و آخرِ عشق اسلام کجا؟ به همین صورت در مورد فرقه‌های دیگر و موضوعات دیگر.

برای همین، دوست بزرگوارمان جناب آقای مظاهری سیف، تعدادی از دوستان جوان دیگری را که به صورت فردی و جداگانه در این حوزه، مطالعاتی داشتند و انگیزه‌ی زیادی برای پرداختن به این موضوعات، شناسایی و در کنار هم جمع کردند. جلسات ما ابتدا به این صورت بود که هر چهارشنبه، نشست علمی داشتیم و دوستان دور هم می‌نشستند و مطالعاتی را که در زمینه‌ی خاصی داشتند، در جمع ارائه می‌کردند تا هم نقد شود و هم دیگران از مطالعات آن‌ها استفاده کنند. تا این‌که به این نتیجه رسیدیم، این فرصت ایجاد شده را در پوشش یک مؤسسه بیاوریم که کار به شکل رسمی ادامه پیدا کند و برای برگزاری نشست‌های علمی هم یک شخصیت حقوقی مشخصی داشته باشیم. به این ترتیب از اوایل سال گذشته (1389) فعالیت مؤسسه‌ی «بهداشت معنوی» آغاز شد، مجوز رسمی هم، دی‌ماه از وزارت کشور گرفته شد و مؤسسه رسماً کار خود را شروع کرد. الآن هم به فضل خدا به نظرم جزو معدود مؤسساتی است که به این سرعت در حال رشد و فعالیت است.

- اگر درست متوجه شده باشم، با توجه به توضیحاتی که فرمودید، رسالت مؤسسه‌ی بهداشت معنوی در دو حوزه‌ی جداگانه تعریف می‌شود: یکی این‌که عرفان‌های نوپدید را معرفی و نقد کنید و دیگری این‌که بیایید تعلیمات و آموزه‌های اسلامی‌- عرفانی خودمان را به زبان زیردیپلمی که فرمودید، به مخاطبان‌تان ارائه دهید.

دقیقاً همین‌طور است. ببینید! وقتی کسی به پزشک مراجعه می‌کند، پزشک او را معاینه کرده و متوجه بیماری او می‌شود. فقط این نیست که به او بگوید این داروها را بخور، درمان می‌شوی، بلکه دستورهایی هم برای پیش‌گیری به او می‌دهد که در آینده باز به این بیماری مبتلا نشود. ما هم در تحقیقات‌مان در خصوص عرفان‌های نوظهور، به دو نکته توجه می‌کنیم: اوّل می‌آییم اشکالات و نقاط آسیب‌زای این فرقه‌ها را در چارچوب عقلی و منطقی معرفی می‌کنیم و دوم دلایل گرایش مردم به این‌گونه فرقه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهیم که مطمئناً ناشی از خلأیی بوده است که در حوزه‌ی معنویت پیرامون او ایجاد شده است. چون همه‌ی انسان‌ها نیاز به معنویت دارند و فرد برای این‌که نیازش را برطرف کند، اگر معنویت اصیل و واقعی در دسترسش نباشد، سراغ بدل آن خواهد رفت. مثل بچه‌ای که وقتی گرسنه می‌شود، اگر ناهار حاضر نباشد، چیپس و پفک می‌خورد.

این یک زنگ خطری برای ما هم هست؛ چون متوجه می‌شویم که بالأخره یک‌سری کم‌کاری‌هایی در این زمینه صورت گرفته است که یک‌سری افراد نتوانسته‌اند نیازهای معنوی‌شان را در چارچوب دین اسلام برآورده کنند و به این‌گونه معنویت‌های کاذب روی آورده‌اند. ما معتقدیم که دین اسلام کامل است و اگر جایی نقصانی هم دیده می‌شود، به دلیل ارائه‌ی نادرست است که اگر بخواهیم این پدیده را هم ریشه‌یابی کنیم، به این‌جا می‌رسیم که از وقتی محتوای منبرهای ما از مباحث اصول دین به بحث‌های مربوط به خواب، رؤیا، خاطره و...‌- به دلیل مخاطب‌پذیر بودن آن‌ها- نزول کرده است؛ این خلأ مباحث اصولی‌- اعتقادی ما باعث شده است که این‌گونه فرقه‌ها بیایند خدای خودشان، تناسخ و... را جا بزنند. در صورتی که اگر من طلبه، کم‌ترین توجهی به این قضیه داشته باشم و یک مقدار وقت بگذارم، می‌توانم همین اصول و اعتقادات را به زبان ساده و امروزی در همان قالب شعر، داستان و... به مخاطبان ارائه دهم. در این صورت، دیگر آن خلأ ایجاد نمی‌شود که مخاطب من بخواهد سراغ معنویت‌های به اصطلاح جدید برود.

- در خصوص ارائه‌ی این دو بخشی که فرمودید- نقد عرفان‌های نوظهور و ارائه‌ی عرفان اسلامی به زبان ساده- تا به حال چه اقداماتی صورت داده‌اید؟

ما در مؤسسه، سه مرکز اصلی داریم که شامل:

الف) مرکز اطلاع‌رسانی و پاسخ‌گویی؛

ب) مرکز مطالعات و تحقیقات؛

ج) مرکز نوآوری‌های معنوی است.

در مرکز اطلاع‌رسانی و پاسخ‌گویی، چهار واحد: 1) پاسخ‌گویی؛ 2) مشاوره؛ ۳) نشریه و نمایشگاه و 4) آموزش، (در سه سطح مقدماتی، متوسط و تکمیلی) داریم. مرکز اطلاع‌رسانی و پاسخ‌گویی، در واقع، ‌بخش عملیاتی مؤسسه است که دوره‌های آموزشی را برگزار می‌کند.

واحد پاسخ‌گویی ما از طریق سایت: www.behdashtemanavi.com، فعال است و از طریق تلفنی هم با هم‌کاری مرکز ملی پاسخ‌گویی، در حال فعال شدن است. واحد مشاوره‌ی ما هم در حال فعالیت است و به کسانی که خودشان یا یکی از افراد خانواده‌ی‌شان وارد این فضاها شده و آسیب دیده‌اند و نیاز به مشاوره دارند، کمک می‌کند که بدانند چه‌طور می‌شود با کسی که در این عرفان‌ها وارد شده است،‌ برخورد کرد و یا برای برگرداندن شخص و حتی برای پیش‌گیری، مشاوره می‌دهد.

مرکز مطالعات و تحقیقات، در واقع زیربنای مؤسسه است که در آن گروه‌های پژوهشی تعیین شده‌اند و فرقه‌های مختلف را در صنف‌های مختلف: شرقی، غربی، آمریکایی، روان‌شناسی، فرا روان‌شناسی و...، مورد مطالعه قرار می‌دهند. در این مرکز یک دایرةالمعارف عرفان‌های نوظهور هم در حال تدوین است.

مرکز سوم مؤسسه (مرکز نوآوری‌های معنوی) در واقع، آن وظیفه‌ی دوم ما (ارائه‌ی عرفان اسلامی به زبان ساده) را انجام می‌دهد که از واحدهای زیر تشکیل شده است:

واحد مراقبه‌های قرآنی: ما در این واحد به بررسی آیاتی از قرآن می‌پردازیم که در آن‌ها از ما توجه و نگاه ویژه خواسته شده است، مثل: آیاتی که در آن‌ها گفته شده است، آیا نگاه نمی‌کنید؟ آیا تدبر نمی‌کنید؟ آیا تعقل نمی‌کنید؟ و این موارد را مورد بررسی قرار می‌دهیم که خدا از ما خواسته است در چه چیزهایی تدبر، تعقل و نگاه کنیم و از این نگاه چه خواسته است؟ بر همین اساس، هر آیه را در قالب یک کلیپ و پاورپوینت زیبا یا سخن‌رانی و نشست علمی درآورده‌ایم که وقتی به افراد ارائه می‌شود، خیلی از آن‌ها می‌گویند که تا حالا به این فکر نکرده بودم که به این چیزها می‌شود این‌طور هم نگاه کرد! این کار در واقع، ارائه‌ی قرآن و روایات ما در یک شکل و قالب جدید است و به نوعی همان شیوه‌ای است که معنویت‌های نوین با توسل به آن در حال ترویج افکار نادرست خودشان هستند.

واحد معارف دعا: یکی از روش‌های ارتباط انسان با مافوق خودش، بحث دعاست و در حال حاضر حتی غربی‌ها هم‌- مثل خانم دبی‌فورد که کارش اصلاً دعاست و روی معارف دعا کار می‌کند‌- از این شیوه بسیار استفاده می‌کنند و بعضاً دعاهایی که خیلی سطح پایین هم هستند. آن وقت می‌بینیم که بعضاً جوانان ما با این گنجینه‌ی عظیم دعاهایی که داریم، مثل: دعاهای صحیفه‌ی سجادیه و مفاتیح‌الجنان،‌ به این‌گونه دعاهای سطح پایین گرایش پیدا می‌کنند. وظیفه‌ی این واحد کار کردن روی این دعاهاست که وقتی فرد دعاها را بخواند و بفهمد که چه چیزی می‌گوید، همین لذت دعا کردن، خلأ معنویتش را پر می‌کند.

بحث معنویت‌های کاربردی هم داریم، مثل: کارگاه‌های آرامش، موفقیت و زندگی، بحث هنر و ادبیات معنوی داریم، مثل: داستانک‌های معنوی، رمان و شعر کودک، بحث نمادشناسی که در آن به معرفی نمادهای اسلامی می‌پردازیم. این قدر روی نمادهای شیطان‌پرستی، کابالایی، فراماسونری و... کار شده است که همه آن‌ها را می‌شناسند، در حالی‌که نمادهای اسلامی را کسی نمی‌شناسد. در صورتی که اگر این نمادها به مردم معرفی شوند، از آن‌ها در متن زندگی‌شان استفاده خواهند کرد.

واحد سبک زندگی: ما معتقدیم که خیلی گرایش‌ها به عرفان‌های نوظهور، به دلیل شیوه‌ی زندگی ماست؛ چون یکی از روش‌های تبلیغ در دوران ما این است که یک شیوه‌ی رفتاری را در خانواده به وجود می‌آورند، بعد وقتی عقیده‌ی متناسب با آن رفتار ارائه شود، به راحتی پذیرفته می‌شود. این شیوه‌ی زندگی ما، شیوه‌ی چینش خانه‌ی ما، نوع تلویزیون ما، لوازم خانه‌ی ما و... زندگی را به سبک زندگی‌های ساندویچی و فَست‌فودی برده است و چون در کنار این سبک زندگی، استفاده از معنویت‌های سنتی سخت می‌شود، معنویت‌های فست‌فودی‌- که جمع و جور و خلاصه هستند‌- جای‌گزین می‌شوند. حالا چرا ما نیاییم معنویت اسلامی‌مان را به صورت فست‌فودی ارائه دهیم؟ این‌ها آموزش‌هایی هستند که از طریق برگزاری کلاس‌ها و همایش‌ها به مخاطبان داده می‌شوند.

- دوره‌های شما معمولاً در چه محل‌هایی اجرا می‌شود؟

مراکزی که ما تا به حال با آن‌ها هم‌کاری داشته‌ایم، شامل: سازمان تبلیغات اسلامی، آموزش و پرورش استان‌های مختلف، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های مختلف (در دو سطح ویژه‌ی دانشجویان و اساتید)، مؤسسه‌ی فرق و ادیان، مدارس علمیه و به‌طور کلی هر جا که در این زمینه احساس خطر شده، بوده‌اند.

با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

نام کتاب : معارف اسلامی نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 2  صفحه : 17
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست