کسي را نريزند. آری! اگر طرف مقابل ابايي از تجاهر به فسق ندارد، يا اينکه خود، آبروي خود را ريخته، و يا اينکه براي نهي از منکر کردن او چارهاي جز اين نباشد که آمر و ناهي به او بفهماند که از معصيت وي آگاه است، اشکالي ندارد که به او بفهماند از گناهش مطلع است. از ويژگيهاي شخص منافق این است که به اسم نهي از منکر، آبروي طرف مقابل را در مخاطره مياندازد و مطلبي را که ميتوانست در خلوت و با زبان ديگري به او يادآور شود، در حضور مردم مطرح ميکند، و از کاهي کوهي ميسازد. شخص منافق بدون رعايت شرايط امر به معروف و نهي از منکر، به نکوهش و کشف اسرار ديگران ميپردازد: وَإِنْ عَذَلُوا کشَفُوا؛[1]«و اگر نکوهش کنند، پردهدري ميکنند».
پس، از علائم منافق اين است که به شکل امر به معروف و نهي از منکر، و به بهانه اصلاح میکوشد آبروي ديگري را بريزد؛ افشاگري کند؛ و اسرار او را بر ديگران مکشوف سازد. بر اساس فرمايشهایی از امير مؤمنان(عليه السلام) در نهج البلاغه، نبايد کسي با ديدن يک شيوه خاص از اهل نفاق تصور کند که همين است و بس؛ بلکه آنها براي هر حقي باطلي در مقابل آن ساختهاند: قَدْ أَعَدُّوا لِکلِّ حَقٍّ بَاطِلًا وَلِکلِّ قَائِمٍ مَائِلًا وَلِکلِّ حَيٍّ قَاتِلًا وَلِکلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَلِکلِّ لَيْلٍ مِصْبَاحاً؛[2]«آنها براي هر حقي باطلي، و براي هر دليلي شبههاي، و براي هر زندهاي قاتلي، و براي هر دري کليدي، و براي هر شبي چراغي تهيه کردهاند».