نام کتاب : نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 59
سمت و سوى خاصى كشيده شود: «وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى»؛[1]اگر خدا مىخواست، مىتوانست كارى كند كه انسانها همانند ملائکه غير از راه خوب هيچ راه ديگرى انتخاب نكنند. پس حق انتخاب را هم خدا به انسان داده و از ذات اقدس او ناشى مىشود.
خدايى كه هستي و از جمله اختيار را به انسان عطا فرموده، حق دارد به او دستور دهد كه اختيار و ارادة خدادادي را در طريق خاص و آنگونه كه خواست اوست به كار گيرد. خداوند مىفرمايد: من شما را آفريدهام تا به كمال برسيد و كمال شما در تقرب به من است، پس به من تقرب جوييد. اكنون چون خداوند چنين خواسته، انسان نيز بايد چنين رفتار کند. خواست خداوند اين است كه شرايط جامعه بايد به گونهاى باشد كه افراد جوياي كمال و سعادت (قرب الىالله) بتوانند به آن برسند. خاستگاه حق مردم بر حكومت نيز ارادة الاهي است. چون خواست خداوند چنين است، حكومت اسلامى را موظف ساخته كه زمينة بندگى خدا و قرب الى الله را در جامعه فراهم كند. اين حق مسلّم مردم بر حكومت است. مقتضاى آية «ومَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالأَنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون»[2] و نظاير آن هم اين است كه مردم حق دارند در جامعهاي زندگي کنند كه به راحتى بتوانند خدا را پرستش كنند، و حكومت نيز موظف است شرايط اجتماعي را به نحو مطلوب فراهم و موانع آن را برطرف سازد. حاكم اسلامى بايد جلوى مفاسد اخلاقى را در جامعه بگيرد تا شرايط براى رشد و تعالى انسانها فراهم شود.[3]
در هر صورت، ادعاى ما اين است كه خاستگاه حق تنها بر اساس «بينش الهى» قابل تبيين است. چنانکه امام سجاد(عليه السلام) اساس همة حقوق را حق خدا بر انسان دانسته و ساير حقوق را شاخههايى برمىشمرد كه از اين ريشة اساسى مىرويند:
[1] انعام (6)، 35. [2]ذاريات (51)، 56. [3]نظرية حقوقي اسلام، ص 118 ـ 122.
نام کتاب : نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 59