نام کتاب : نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 55
نكرده، بلكه خودْ عين وجود و هستى است و به همين دليل نيز بىنياز از هرگونه علتى است.
با توجه به اين دو مقدمه (حق تصرف مالك در ملك خويش، و خالقيت خداوند نسبت به تمام هستى و استغناى ذاتى او) مىگوييم:
خداوند چون خالق جهان و انسان است، مالکيت حقيقي نيز از آنِ اوست، و طبعاً حق هرگونه تصرفى را نيز خواهد داشت. از طرف ديگر، غير خدا هيچ حقى بر خداوند و ساير موجودات ندارد؛ چون هيچ گونه مالكيت و خالقيتى نسبت به آنها ندارد. تنها در صورتى حقى ايجاد ميشود كه خالق هستى، آن حق را به كسى يا چيزى عطا كند. همة هستى و از جمله انسان، با ارادة او به وجود آمده و با اراده او هم باقى است: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛»[1]«چون به چيزى اراده فرمايد، كارش اين بس كه مىگويد:باش پس موجود مىشود ». هرگاه خداوند اين اراده را بردارد، آن چيز، ديگر باقى نخواهد ماند و دوام و بقاى هر موجودى به ارادة اوست.
بنابراين، در رويکرد دينى، برهان عقلي بر خاستگاه حق وجود دارد، اما در بينش غير دينى و حقوق عرفي، برهان عقلي قابل اقامه نيست.[2]
تبيين فلسفي اعتبار حقوق از جانب خداوند
وقتى مىگوييم همة حقوق از ذات اقدس الهى سرچشمه مىگيرد، آيا منظور اين است كه حقوق مجموعهاى از اعتبارات است که از وجود خداى متعال ناشى مىشود؟ اگر اينگونه است، با توجه به اينكه در مقام الوهيت جايى براى اعتبار وجود ندارد و هر چه هست حقيقى و تكوينى است، پس استناد امور اعتبارى به خداوند چه معنايى دارد؟
[1] يس (36)، 82. [2] نظرية حقوقي اسلام، ص 113 ـ 116.
نام کتاب : نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 55