كلمه «شير» هم به معناى شير نوشيدنى است و هم به معناى شير جنگل. «باديه» نيز به دو معنا، يكى بيابان و ديگرى كاسه و ظرف، به كار مىرود. در اين شعر مولوى به درستى معلوم نيست كه كدام شير، شير جنگل و كدام شير، شير نوشيدنى است. همچنين باديه نيز معلوم نيست كدام يك به معناى بيابان و كدام به معناى ظرف و كاسه است.
يا مثلا كلمه زمين را در نظر بگيريد. گاهى «زمين» كه مىگوييم منظورمان قطعهاى محدود و كوچك و مشخص از كره زمين است. وقتى مىگوييم «زمين كشاورزى» يا مىگوييم: فلانى فلان زمين را خريدارى كرده، منظورمان قطعه محدودى از سطح كره زمين است. اما گاهى هم مرادمان از «زمين» كره زمين است؛ مثل آنجا كه مىگوييم: زمين يكى از سيارات منظومه شمسى است؛ يا مىگوييم: زمين به دور خورشيد مىچرخد. در اينجا كه كره زمين منظور است، مفهوم زمين فقط اشاره به سطح زمين ندارد بلكه شامل اتمسفر و جوّ و همچنين معادن و اعماق زمين نيز مىشود. اگر بگوييم: فلان كس زمين خريده است و سند آن را نيز تحويل گرفته است، منظورمان اين نيست كه كره زمين را خريده و سند آن را نيز به نام خودش كرده است. يا اگر مىگوييم: گردش زمين به دور خورشيد باعث پديد آمدن شب و روز مىشود، منظورمان اين نيست كه چرخش زمين خانه يا زمين باغ ما اين تحول را بهوجود مىآورد.
در هر حال اين مسأله در مورد همه الفاظى كه بيش از يك معنا دارند، وجود دارد و به هنگام بهكارگيرى اينگونه الفاظ از ناحيه خودمان يا ديگران بايد توجه داشته باشيم كه در دام «مغالطه اشتراك لفظى» گرفتار نياييم.
مفهوم آزادى نيز از جمله مفاهيمى است كه داراى معانى متعددى است و در علوم مختلف به معانى متفاوتى به كار مىرود. به همين دليل امكان وقوع مغالطه اشتراك لفظى در مورد آن وجود دارد. ممكن است كسى آگاهانه يا ناآگاهانه حكمى را كه مربوط به يك معناى آزادى است به معناى ديگر آن سرايت دهد. براى آن كه در مورد مفهوم آزادى در دام مغالطه لفظى گرفتار نشويم لازم است با معانى مختلف آن آشنا باشيم.
3. آزادى به معناى «استقلال وجودى»
يكى از معانى آزادى اين است كه يك موجود، كاملا مستقل باشد و تحت تأثير و سيطره هيچ موجود ديگرى نباشد و هيچ گونه وابستگى به موجود ديگرى در آن فرض نشود؛ مثلا اگر كسى