نام کتاب : پاسخ استاد به جوانان پرسشگر نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 64
ندارد كه هر چه خواست بگويد؛ بلكه بايد به گونهاى سخن گويد كه به مقدّسات آن مردم بىاحترامى نشود. در جامعه اسلامى نيز كسى حق ندارد به بهانه آزادى، به مقدّسات اسلامى و مقدّسات مردم بىاحترامى كند، مخصوصاً آن مقدّساتى كه براى مردم از جانشان عزيزتر است.
محدوديت آزادى بيان
همانطور كه گذشت اگر از مناديان آزادى سؤال شود كه آيا اجازه مىدهيد اسرار شخصى شما را افشا كنند و در روزنامهها بنويسند؟ خواهند گفت خير، كسى حق چنين كارى را ندارد. حال مىپرسيم چطور شما حق داريد اسرار يك ملت را افشا كنيد؟ چطور از نظر شما افشاى اسرار يك فرد جايز نيست، امّا افشاى اسرار يك ملّت جايز است! يا همانطور كه شما بىاحترامى به شخص خودتان را تحمل نمىكنيد و اجازه نمىدهيد كسى به حريم ناموس و اسرار خانوادگى شما تجاوز كند، چطور به خود اجازه مىدهيد كه به مقدّسات يك جامعه شصت و چند ميليونى كه صدها هزار شهيد براى پاسدارى از آنها داده است، توهين كنيد؟ آيا به نظر شما هيچ منعى نبايد وجود داشته باشد؟ آيا به بهانه وجود آزادى، نبايد هيچ حد و مرز قانونى وجود داشته باشد؟ مگر آزادى مطلق است؟ چه مغالطهاى از اين بالاتر كه شكستن حريم يك فرد جايز نيست، امّا شكستن حريم يك ملّت شصت و چند ميليونى، بلكه يك جامعه بيش از يك ميلياردى مسلمان جايز است؟ اين چه منطقى است؟ آيا به صِرف اين كه در اعلاميه جهانى حقوق بشر آمده كه مطبوعات يا بيان آزاد است، تجاوز به حريم مقدّسات نيز آزاد مىشود؟!
پس مفاهيمى از قبيل آزادى، دموكراسى، توسعه سياسى، جامعه مدنى، فرهنگ و تمدن مفاهيمى هستند لغزنده و قابل تفسيرهاى گوناگون كه دعوا كردن بر سر اينها به هيچ وجه عقلايى نيست. بگوييد چه چيزى مىخواهيد، تا بگوييم با اسلام مىسازد يا نمىسازد.
نام کتاب : پاسخ استاد به جوانان پرسشگر نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 64