نام کتاب : پاسخ استاد به جوانان پرسشگر نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 120
را براى انسان نمىخواهد. حال چطور شده كه عدّهاى دايه دلسوزتر از مادر شدهاند و خود را ـ العياذ باللّه ـ در موضعى برتر از خدا مىدانند و دانش ناقص و هواهاى نفسانى خويش را بر مقرّرات سعادت آفرين الهى مقدّم مىدانند؟ آيا جز اين است كه اين عدّه با تشكيك در مبانى و احكام دينى هم خود را از خوش عاقبتى محروم مىنمايند و هم كسانى را كه فريفته سخنان شيطانى ايشان مىشوند؟
آيا آن كسانى كه با وقاحت تمام مىگويند كه حدود و احكام اسلامى مخدوشاند و آنان را خشونتآميز معرفى مىكنند و ادعا مىكنند كه آنها مربوط به 1400 سال پيش بوده است و در زمان ما كسى آنها را نمىپذيرد، فراموش كردهاند كه امام خمينى(رحمه الله)كسانى را كه لايحه قصاص را غير انسانى معرفى كردند و عليه آن تظاهرات به راه انداختند، مرتد شناختند و فرمودند همسرانشان بر آنان حرام هستند و خونشان مباح است و اموال آنان به ورثه مسلمانشان منتقل مىگردد؟
آرى، طرفداران حقوق بشر آمريكايى احكام جزايى اسلام را غير انسانى و خشونتآميز معرفى كرده و آنها را محكوم مىكنند ما نيز به آنها مىگوئيم ما از همين اسلام كه برخى از احكامش خشونتآميز است دفاع مىكنيم. ما نمىپذيريم كه احكام اسلامى منسوخ شده باشد و معتقديم كه «حَلالُ مُحَمَّد حَلالٌ اِلى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرامُ مُحَّمد حَرامٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»[1]
اساساً مردم ما انقلاب كردند كه احكام و دستورات اسلام پياده شود و الاّ شاه هم مىگفت: «آنچه من مىگويم موافق روح اسلام است و روحانيون اشتباه مىكنند و مرتجعاند»! بايد مسائل و احكامى كه در قرآن و اسلام آمده است اجرا گردد. همان اسلامى كه مردم براى حاكميت آن خون عزيزانشان را دادند و اكنون نيز حاضرند در راه آن جانفشانى كنند. همان اسلامى كه مقام معظّم رهبرى معرفى كردند و فرمودند: اسلام ناب همان كتاب و سنت است كه بايد احكام و مقررات اسلامى با شيوه و روش مناسب و اجتهادى، از آن دو منبع عظيم الهى استنباط گردند. كسانى كه اين اسلام را قبول ندارند اساساً اسلام را نپذيرفتهاند چون ما اسلام ديگرى نداريم.