در اين زمينه، مسائل فراوانى مىتواند مطرح شود؛ از جمله اينكه آيا در همه موارد، شهادت دو زن همعرضِ شهادت يك مرد است يا مواردى نيز هست كه در آنها شهادت مرد و زن مساوى باشد؟ طرح اينگونه مسائل به حوزه فقه تعلّق دارد. پرسشهايى كه در اينجا بايد به آنها پاسخ بدهيم، عبارت است از:
أ. چرا اصل بر اين است كه مرد شاهد شود و گواهى دهد؟
ب. اگر مرد براى تحمّل و اداى شهادت، أولا و أصلح است، چرا شهادت زن را نيز پذيرفته؛ آنگاه آن را معادل نصف شهادت مرد دانستهاند؟
در پاسخ اين پرسشها بايد گفت كه شاهد گرفتن، تحمّل شهادت و اداى آن، همه بدين منظور است كه حقّى ضايع و پايمال نشود؛ از اين رو براى شاهد، وجودِ دو صفت، شرطِ لازم است:
1. در مقام تحمّل شهادت، هوشيار و زيرك باشد و وقايع را به دقّت ضبط كند.
2. در مقام اداى شهادت، تحت تأثير احساسات واقع نشود و هرچه را شاهد و ناظر بوده، بى كم و كاست و بدون افزايش و پيرايش باز گويد. ممكن است شاهد در مقام اداى شهادت، تحث تأثير احساسات خود قرار گيرد و حق را زير پا گذاشته، به سود كسى گواهى دهد فقط به اين سبب كه آن كس پدر يا مادر، خواهر يا برادر، شوهر يا زن يا فرزند يا يكى از خويشاوندان و دوستان او است يا به اين علّت كه آن شخص، فقير و درمانده است يا مانند اينها.
در اين زمينه، خداوند متعالى مىفرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللّهُ أَوْلى بِهِما...؛[1] اى كسانى كه ايمان آوردهايد! كاملا به عدالت قيام كنيد. براى خدا شهادت دهيد؛ اگرچه [اين گواهى] به زيان خود شما يا پدر و مادر و نزديكانِ شما بوده باشد؛ [زيرا] اگر آنها غنى يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند.
اگر جنس مرد و زن، در داشتنِ دو وصفِ مذكور مقايسه شوند، روشن خواهد شد كه مردان در هر دو جهت از زنان برتر هستند؛ بنابراين، مردان براى تحمّل و اداى شهادت از زنان شايستهترند؛ به همين جهت، اصل بر اين است كه مرد شهادت دهد؛ همانگونه كه در كارِ قضا و داورى نيز امر بر همين روال است؛ افزون بر اينكه حضور مردان در جامعه و هنگام وقوع حوادث بيشتر است.