براى فهم آيات متشابه، قرآن كريم دو راه را بيان فرموده است: راه اول در فهم همه آيات قرآن سودمند است و آن، معرفى مفسران معصوم به مردم است. وقتى قرآن، پيامبر(صلى الله عليه وآله) و ائمه(عليهم السلام) را مفسّر خويش قرار مىدهد،[1] روشن است كه در فهم اين آيات نيز بايد به آنان مراجعه كرد.
راه دوم براى فهم آيات متشابه آن است كه نخست آيات محكم را كه معناى روشنى دارند ملاك و معيار قرار دهيم و متشابهات را بر اساس آنها تفسير كنيم. تفسير متشابهات نبايد به گونهاى باشد كه با مفاد آيات محكم تنافى داشته باشد؛ زيرا آيات محكم به فرموده قرآن «اُمُّ الْكِتابِ:[2] اصل و مرجع» كتابند و هيچ ابهامى در آنها راه ندارد. اگر آيه متشابه دو يا چند احتمال را برمىتابد، بايد آن معنايى را انتخاب كرد كه با محكمات سازگار باشد. بر اين اساس گرچه در ابتدا آيات متشابه قرآن داراى احتمالات متعددى است كه نمىتوان آنها را قبول و يا رد كرد، اما بعد از بازگرداندن آن به محكمات، بيش از يك تفسير نخواهد داشت و احتمالات ديگر مرجوح و غيرمقبول خواهد بود. پيدا است كه اين تعدد احتمالاتِ ابتدايى هيچگاه به معناى درستى همه آنها نيست و با تدبّر در آيات محكم، احتمال راجح مشخص خواهد شد. بدين ترتيب، بحث آيات متشابه هيچ ارتباطى با نظريه تعدّد قرائتها ندارد؛ زيرا
[1] قرآن كريم در آيه «وَ اَنْزَلْنا اِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ اِلَيْهِمْ؛ و ما ذكر ـ قرآن ـ را بر تو فرو فرستاديم تا براى مردم آنچه را به سويشان فرو فرستاده شده است بيان كنى (و روشنسازى)، نحل / 44» بيانات پيامبر(صلى الله عليه وآله) را در تبيين و تفسير آيات حجّت قرار داده است و پيامبر نيز به نصّ حديث ثقلين، قرآن و عترت را ملازم با يكديگر معرفى فرموده و در كنار قرآن صامت، قرآن ناطق ( امامان معصوم(عليهم السلام)) را نيز به يادگار نهاده است. [2] آل عمران(3)، 7.