نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 46
دعوت قرآن به تقليد از هدايت يافتگان و پرهيز از منحرفان
درباره ضرورت مراجعه به عالمان و هدايت يافتگان به حق و پيروى از آنها و نكوهش تبعيت از نااهلان و هدايت نايافتگان، خداوند مىفرمايد: أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاّ أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ؛[1] پس آيا كسى كه به سوى حق رهبرى مى كند سزاوارتر است مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمى يابد مگر آنكه هدايت شود؟
مضمون و پيام اين آيه همه حوزههاى زندگى انسان و همه مسايلى را كه انسان با آنها سروكار دارد شامل مىشود. هم مسايل شرعى و تعبدى و اخلاقى را پوشش مىدهد و هم شامل حوزه مباحث اجتماعى و سياسى مىگردد و در همه آن موارد، رهنمود كارسازى به ما ارائه مىدهد. روشى كه خداوند براى ابلاغ پيام حق و منطبق با فطرت و عقل دارد، روش استفهام و سؤال است كه اين روش، در زمره روشهاى هدايتى قرآن است و در مواردى كه مطلب حق و مسلمى مورد انكار قرار گرفته، خداوند با استفهام و سؤال، عقل و فطرت منكران حقيقت را مخاطب مىسازد و به قضاوت و داورى فرا مىخواند و به آنها مىباوراند كه راهى كه در پيش گرفتهاند، باطل و مخالف با فطرت و عقل سليم است. خداوند مىفرمايد آيا كسى كه خواهان سعادت و حق است از كسى پيروى مىكند كه خدا او را هدايت كرده است و او راه حق را مىشناسد و به آن يقين دارد و مىتواند ديگران را نيز به سوى حق هدايت كند، يا از كسى كه حق را نمىشناسد و هدايت نشده است و اگر هم بخواهد هدايت شود، بايد ديگرى او را هدايت و راهنمايى كند؟ عقل و فطرت انسان چه قضاوتى دارد و كدام گزينه را ترجيح مىدهد؟ مسلماً عقل و فطرت، انسان را به پيروى كسى دعوت مىكند كه به حق هدايت شده است و مىتواند ديگران را هدايت كند و راهى را كه خود