نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 30
داده شده است و در آنجا مرحوم كلينى، (رضوان اللّه عليه)، رواياتى را نقل مىكنند كه دلالت دارند بر اينكه اهلبيت(عليهم السلام)با فرشتگان سخن مىگفتند. اتفاقاً يكى از القاب فاطمه زهرا(عليها السلام)«محدَّثه» است؛ يعنى كسى كه ملائكه با او سخن مىگويند. برخى از افراد كم اطلاع كه معناى محدَّث را نمىدانند، پنداشتهاند كه ائمه «محدِّث» هستند؛ يعنى يكى از مقامات آنها نقل حديث است. مسلماً اين مقام و امتياز ويژهاى براى ايشان نيست، چون ديگران نيز محدِّث بودند.
در زمان نزول قرآن كه هنوز اصطلاحات خاصى در گونههاى وحى پديد نيامده بود و مثلا در مقابل وحى، الهام به عنوان يك اصطلاح رايج نگشته بود، وحى در معناى لغوى استعمال مىشد كه در آن ابلاغ سريع و پنهانى پيام لحاظ شده است و همه گونههاى وحى، از جمله وحى رسالى، الهام و حتّى هدايت غريزى را پوشش مىدهد. مثلا در آيهاى وحى به زنبور عسل مطرح مىشود كه به معناى هدايت غريزى و فطرى است: وَ أَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الَّثمَراتِ فَاسْلُكِي سُبُلَرَبِّكِ ذُلُلاً؛[1]و پروردگار تو به زنبور عسل وحى كرد كه از پارهاى كوهها و از برخى درختان و داربستهايى كه انسانها مىسازند، خانههايى براى خود درست كن، پس از همه ميوهها بخور و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه بپوى.
در برخى آيات، وحى به انسان نسبت داده شده و مثلا حضرت زكريا مبدأ وحى معرفى شده است؛ اين وحى به معناى تفهيم به اشارت است: فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمحْرابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا؛[2]پس [زكريا]از محراب به ميان قوم خويش بيرون آمد و به آنان به اشارت بنمود كه روز و شب به نيايش بپردازيد.