نيست كه همه انسان هاى ديگر به جهنم مىروند. انسان هاى ديگر را به طور كلى مىتوان به دو دسته تقسيم كرد. ـ البته اين كه كدام يك از اين دو دسته اكثريت را دارند و كدام يك اقلبيت هستند، يك بحث آمارى است كه ارتباطى به بحث ما ندارد ـ اين دو دسته عبارتند از: 1ـ افرادى كه براى شناختن حق تلاش كردهاند و واقعاً مىخواستهاند به آن برسند، ولى به هر دليلى نتوانستهاند به آن دست پيدا كنند. 2ـ كسانى كه با وجود فراهم بودن شرايط تحقيق براى آنان، در صدد يافتن حق بر نيامدهاند و يا با وجود آن كه تشخيص داده بودند اسلام حق است، نخواستهاند آن را بپذيرند. آن كسانى كه به جهنم مىروند همين گروه دوم هستند، اما گروه اول كه در جستجوى دين حق تلاش كردهاند ولى در تشخيص آن دچار اشتباه شده و از رسيدن به آن بازمانده اند، به گونه ديگرى با آنان رفتار خواهد شد. اينان، كه در علم فقه و كلام اصطلاحاً به آنها مستضعف ـ منظور مستضعف فكرى است ـ گفته مىشود در صورت عمل به همان حقايقى كه با عقل خود يا از طريق تعاليم يك دين خاص به آن دست يافته اند، پاداش كار نيك خود را دريافت خواهند كرد. البته اين كه آيا در قيامت اين افراد را در درجات پايين بهشت جاى مىدهند يا عالم واسطهاى غير از بهشت و جهنم است يا در همان قيامت صحنه امتحانى براى اين قبيل افراد بر پا مىكنند، مسائل ديگرى است، ولى به هر حال اين دسته، معذب به عذاب ابدى نمىشوند.
سؤالى كه در اين جا مطرح شده ـ و اين كه قسمتى از مطالب جلسه قبل را تكرار كرديم در واقع به خاطر پرداختن به همين سؤال بود ـ اين است كه قرآن كريم مىفرمايد: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِْسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الاَْخِرَةِ مِنَ