در جلسه گذشته اشاره كرديم كه يكى از انگيزه هاى طرح تفكر پلوراليسم و گرايش به آن، انگيزه روانى است كه در ذهن بسيارى از افراد و به خصوص جوانان مطرح مىشود. وقتى آنان مىبينند در دنيا مذاهب و اديان مختلفى وجود دارند و افرادى هم با كمال خلوص و از سر صدق و راستى به آنها گرايش پيدا مىكنند و دستورات دينيشان را دقيقاً عمل مىكنند، اين سؤال بر ايشان پيش مىآيد كه آيا ممكن است همه اين مردم به جهنم بروند و تنها يك عده قليلى كه مسلمان هستند، آن هم گروه خاصى از مسلمانان (شيعه)، به بهشت بروند؟ به خصوص با توجه به اين كه در بين شيعيان هم آن تعدادى كه يقيناً مىتوانيم بگوييم به بهشت مىروند كسانى هستند كه يا گناه نكردهاند و يا در صورت ارتكاب گناه، بعداً توبه كرده باشند. از آن جا كه اين مطلب نوعاً براى افراد بسيار بعيد مىنمايد و نمىتوانند آن را قبول كنند، لذا اين مسأله زمينه مىشود كه اين فكر در ذهن آنان تقويت شود كه پيروان ساير اديان هم، لا اقل آنهايى كه به دين خود پاى بندند و به دستورات آن عمل مىكنند، اهل نجاتند و به بهشت خواهند رفت.
در جلسه قبل توضيح داديم كه براى رفع اين استبعاد بايد به اين نكته توجه نماييم كه وقتى مىگوييم: «تنها دين حق، دين اسلام است و پيروى از آن موجب سعادت و نجات انسان مىگردد.» معناى اين سخن و لازمه آن، اين