بين مسلمانان نيز غير از فرقه شيعه اثنى عشريه تمامى مذاهب و فرق ديگر اسلامى و معتقدان به آنها بر باطل و جهنمى اند، بايد بگوييم غير از دويست ميليون نفز از مردم دنيا (آن هم به شرط ايمان و عمل صالح) بقيه، كه نزديك به پنج ميليارد و هشتصد ميليون نفرند، در گمراهى و ضلالت و اهل عذاب و جهنّمند. آيا به راستى مىتوان چنين چيزى را پذيرفت؟ مگر آن انسان هاى بينوايى كه صرفاً به خاطر اين كه در كشورهاى مسيحى به دنيا آمدهاند و يا پدر و مادرشان مسيحى بوده اند، آيين مسيحيت را قبول كرده و در همان مسيحيت خودشان هم بسيار مؤمن و معتقد هستند چه گناه و خطايى مرتكب شدهاند كه بايد مستحق عذاب و آتش الهى باشند؟! اين مسأله را هم اضافه كنيد كه در ميان افرادى هم كه شيعه اثنى عشرى هستند بسيارى از آنان اهل گناهان كبيره و فسق و فجورند و لذا گرچه اعتقاداتشان حق است اما به دليل اعمال ناشايست و باطلشان آنها نيز اهل عذاب و جهنّمند. اگر واقعاً اينطور باشد پس همه جهنمى اند! به قول آن ضرب المثل معروف «على مىماند و حوضش» و روز قيامت ديگر كسى باقى نخواهد ماند كه ساقى كوثر او را سيراب كند!
بدين ترتيب اين مسأله روانى كه به ذهن و روح انسان فشار مىآورد و او را آزار مىهد و پذيرش آن دشوار مىنمايد، سبب مىشود كه انسان فكر كند همه خوبند و اهل نجات؛ مسلمان و شيعه دوازده امامى حق است و دين ديگران نيز خوب و بر حق است؛ اصلا چه بسا آنها نجيب تر و پاك تر از ما و در عمل به دين خودشان راسخ تر از ما باشند. به هر حال، با پذيرش كثرت اديان بر حق و درست، انسان خود را از آن تنش روحى و اضطراب روانى مىرهاند.
عامل اجتماعى پيدايش تفكر پلوراليسم
عامل دومى كه احياناً سبب تقويت انديشه پلوراليسم دينى در ذهن افراد