خدا را شاكريم كه توفيق داد بار ديگر در جمع اساتيد ارجمند دانشگاه به بحث و گفتگو بپردازيم. در جلسه قبل بحثى را پيرامون مسؤوليتى كه بر دوش ماست مطرح كرديم و مطالبى به عرض شما رسيد. در آن جلسه عرض كردم براى انجام يك حركت فرهنگى ابتدا بايد يك سرى تحليل ها و شناخت هاى مقدماتى داشته باشيم، كه از جمله آنها تحليل وضعيت موجود است. گر چه همه ما فى الجمله يك احساس مسؤوليتى داريم و همين احساس است كه ما را دور هم جمع كرده و به يك حركت گروهى روى آورده ايم، اما براى درك هر چه بيشتر و بهتر اين مسؤوليت بايد تحليل روشنى از شرايط سياسى، اجتماعى انقلاب و پيشينه آن داشته باشيم تا تصويرى هر چه روشن تر از وضعيت موجود بدست آورده و بتوانيم با آگاهى بيشترى به سمت وضع مطلوب حركت كنيم. البته جا دارد كه بحثى مفصل و گسترده راجع به اين مسأله صورت گيرد، اما با توجه به محدوديت هايى كه هم براى بنده و هم براى شما وجود دارد، فرصت طرح چنين بحث گستردهاى در اين مجال نيست و ناچار هستيم به مروى اجمالى و در حدّ همين يك جلسه در رابطه با اين مسأله بسنده نماييم.
تصويرى از ايران قبل از بهمن 57
همه ما مىدانيم كه اصل حركت اين نهضت در واقع پانزده سال پيش از