اجمالا بايد دانست كه اهل منطق معتقدند: تعدّد در «فصل منطقي» يك شيء راه دارد، امّا در فصل حقيقي، تعدّد ممكن نيست. يعني گاهي در مقام تعبير و بيان فصل يك ماهيت، واژه بسيطي نداريم كه بتواند آن فصل حقيقي را حكايت كند، در اينجا بايستي از چند لفظ كمك بگيريم تا آن معناي واحد و بسيط را افاده كنيم مثل: «حسّاس متحرك بالإراده» كه فصل حيوان شمرده ميشود و حاكي از يك حقيقت واحد و بسيط به عنوان فصل حقيقي حيوان است.
متن
فهذا الكتابُ هو الذي يفيدنا الموادَّ الّتي اِنْ جُعلتْ حدودَ قياس كان القياسُ مُوقعاً لليقين ـ و هو القياس البرهانيّ ـ و يفيدنا الموادَّ الّتي إذا جُعِلَتْ أجزاءَ حدٍّ كان الحدُّ مُوقعاً للتّصوّر التامّ.
ترجمه
پس اين كتاب، كتابي است كه به ما ميگويد كدامين مواد اگر به عنوان حدود قياس قرار گيرند آن قياس، موجب يقين ميشود ـ كه اين همان قياس برهاني است ـ و نيز به ما ميآموزد كه كدامين مواد اگر به عنوان اجزاي حدّ قرار گيرند آن حد، مفيد تصور تامّ و كامل از شيء خواهد بود.
اغلاق در عبارات كتاب
همان طور كه در مقدمه طبع عربي كتاب، به قلم ابو العلاء عفيفي اشاره شده است، اين كتاب پيچيدهترين كتاب منطقي و مشكلترين متن در اين فنّ است گرچه شيخ در اين كتاب تلاش فراواني نموده كه پيچيدگيهاي كتاب برهان ارسطو را حل كند و ابهامات آن را بزدايد، امّا باز هم خود با عباراتي مغلق و جملاتي گاه گنگ و نامأنوس سخن گفته است. از اين رو گاه شارحان و مصححان كتاب در تنظيم عبارات و منسجم ساختن آنها اختلاف نظر پيدا ميكنند.
اين اغلاق منحصر به اين كتاب نيست، بلكه جميع كتب شيخ ـ بجز كتاب اشارات و تنبيهات، به ويژه انماط چهارگانه اخير آن ـ بدين نقيصه گرفتارند. عواملي چند را ميتوان در اين زمينه برشمرد:
الف ـ ابن سينا(رحمه الله) اصالتاً عرب زبان نبوده است، از اين رو طبيعي است كه عبارات عربي