هدف بسيارى از داستانها و تمثيلهاي قرآنى، الگوسازى از سيره پيامبران و مؤمنان راستين و عبرتدهي از فرجام پيشوايان كفر و گمراهى، و بدكاران عالم است: لَقَدْ كَانَ فِى قِصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِى الْاَلْبَب؛[1] به راستى كه در بيان داستان ايشان، براى صاحبان انديشه، عبرت كامل خواهد بود.
براى نمونه، خداوند متعال در آياتى آسيه همسر فرعون و مريم دختر عمران را مثال مىزند و ايشان را اسوه و الگوى تمام مؤمنان جهان، اعم از زن و مرد، معرفى ميفرمايد: وَ ضَرَبَ اللَّهُ مثلاً لِلَّذِينَ ءَْامَنُواْ امْرَأَتَ فِرْعَونَ اِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَكَ بَيْتًا فِى الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِى مِنَ الْقَومِ الظَّلِمِينَ وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَنَ الَّتِى أَحْصَنَتْ فرجها ... ؛[2] و باز خدا براى مؤمنان (آسيه) زن فرعون را مَثل آورد هنگامى كه (از شوهر كافرش بيزارى جست و) عرض كرد: بار الها! (من از قصر فرعونى و عزّت دنيوى او گذشتم) تو خانهاي در بهشت براى من بنا كن و مرا از شرّ فرعون كافر و كردارش و از قوم ستمكار نجات بخش. و نيز مريم دختر عمران را كه عفاف و پاكدامنى ورزيد ... .
در اين دو آيه خداوند متعال با استفاده از شيوه تمثيل به معرفى دو الگوى شايسته ميپردازد: آسيه و مريم. گويا خداوند متعال خطاب به همه ايمان آورندگان ميفرمايد: اگر ميخواهيد به الگويى، تأسّى و اقتدا نماييد، به سيره رفتارىِ اين دو زن بنگريد: از وسعت نظر و بلند همتى همسر فرعون سرمشق بگيريد كه با وجود فراهم بودن همه امكانات مادى و دنيوى در قصر فرعون، به اين دنياى زودگذر فانى و لذتهاي آنى به ديده تحقير نگريست و از خداوند، مُلك متعالى و قصرهاي باقى و نجات از شرّ ستمكاران ياغى را طلبيد. همت را بنگريد كه تا چه حد والاست. ميگويد: ميخواهم از اين كاخ نجات پيدا كنم؛ ولى به چيزى فروتر از مقام قرب و رضوان تو هم رضايت