روزگار بود و او در كنار پدر، چون مادرى مهربان، در همه اين صحنهها حضورى مستمر داشت. آرى فاطمه در تمام عمر در صحنههاي گوناگون اجتماعى حضور داشت؛ چه در دوران كودكى در شرايط طاقتفرساي مكه و حصر اقتصادى در شعب ابىطالب؛ چه در دوران بعد از هجرت به مدينه و كشاكش جنگهاي پُرشمار و حوادث بيشمار، و چه در خانه على(عليهالسلام) كه محل آمد و شد فراوان اصحاب و ياران خاص رسول بود.
حضرت صديقه طاهره در همه اين صحنهها حضور داشت؛ اما با همه اين احوال، عفاف و حجاب او در اوج يگانگى و بيمثالي بود:
چادر عفّتت از، بارقه نور خدا *** پرده عصمتت از، اقمشه شهر قِدَم
پاكى از پاكى تو آيه تطهير تو بس *** عصمت از عصمتِ تو دست و بنانش به قلم.[1]
جلوههايي بسيار زيبا و ديدنى از رفتار و گفتار فاطمه زهرا(عليها السلام) در عرصه حجاب و عفاف گزارش شده است كه حقيقت هر يك از اين رفتارها و گفتارها ميبايد سرمشق دختران و زنان ما در زندگى قرار گيرد:
1. پرهيز از همه نامحرمان
حضرت زهرا(عليها السلام) چنان حجب و عفاف، اين فضيلت مورد خواست و رضايت خداوند، را سرلوحه رفتار خويش قرار داده بود كه از همه نامحرمان حتى از مردان نابينا نيز خود را ميپوشاند:
مردى نابينا پس از اجازه گرفتن وارد منزل امام على(عليهالسلام) شد. پيامبر ديدند كه حضرت زهرا(عليها السلام) برخاستند و فاصله گرفتند و خود را پوشاندند.
پيامبر فرمودند: دخترم! اين مرد نابيناست.
حضرت فاطمه زهرا در پاسخ فرمودند: اگر او مرا نميبيند، من او را ميبينم؛ وانگهى اگرچه او نميبيند ولى بو را استشمام ميکند.[2]
[1] شعر از مرحوم آقا بزرگ قمى (ميرزا محمود شاطر). اختران ادب: ج1، ص 81. [2] قالت فاطمه (عليها السلام): اِنْ لَمْ يَكُنْ يَرانِى فَاِنِّى أَرَاهُ وَ هُوَ يَشُمُّ الرِّيحَ. بحار الانوار: ج43، ص91 و ج 101، ص 38.