خصوص در بيت المال، باعث مىشد كه دوستان آن حضرت هم ايشان را تحمل نكنند.
اين عاملى است كه ما نيز بايد در مورد آن بينديشيم. آيا اگر ما در زمان حضرت على(عليه السلام) بوديم و سخت گيرىهاى آن حضرت(عليه السلام) را مىديديم، تحمل مىكرديم؟ اگر من و شما به جاى عقيل بوديم و فرزندانمان گرسنه و ژوليده بودند، عموى آنها هم اميرالمؤمنين(عليه السلام) و حاكم تمام كشورهاى اسلامى بود، آيا در برابر اين سخت گيرى طاقت مىآورديم؟ مگر عقيل از على(عليه السلام) چه خواست؟ چند قرص نان و اندكى سهم بيشتر از بيت المال براى رفع گرسنگى كودكان خود. اما اميرالمؤمنين(عليه السلام) از اين كار خوددارى كرد و فرمود سهم تو از بيت المال همين است! نيك بينديشيم و قضاوت كنيم كه اگر ما در آن زمان بوديم، با اين همه سخت گيرى، آيا علوى مىشديم يا غير علوى؟! اگر مىبينيم پاسخ درستى نداريم و نمىتوانيم باصراحت بگوييم غير علوى نمىشديم، بدانيم كه اشكالى در كار ما وجود دارد؛ و در صدد برآييم كه خود را اصلاح كنيم، تمرين كنيم كه به حق تن دهيم و هر چه حق ما است به همان رضايت دهيم. اگر كسى بيشتر از حق به ما مىدهد از او تعريف نكرده و به سراغ او نرويم. اگر مىخواهيم علوى باشيم، ببينيم حق ما چه مقدار است و به همان قانع باشيم.
3. فقر فرهنگى
در زمينه مخالفت با اميرالمؤمنين عامل بسيار مهم ديگرى نيز مطرح است كه جنبه اجتماعى دارد و مىتوان آن را مهم ترين و اساسى ترين عامل نيز به حساب آورد. اين عامل امروزه به خصوص براى جامعه ما بسيار مهم است و بايد كمال توجه را نسبت به آن داشته باشيم.