مربوط به شخص آن حضرت بود. على(عليه السلام) صفتى داشت كه مردم آن را نقطه ضعف مىشمردند. آنان با تمام فضايلى كه براى حضرت على(عليه السلام) قايل بودند، اما به پندار خود يك عيب و ضعف اساسى نيز براى آن حضرت سراغ داشتند! آن ايراد اين بود كه على(عليه السلام) سخت گير و انعطاف ناپذير است! على مو را از ماست مىكشد و بيش از حد در مسايل دقيق و ريز مىشود. به خصوص در مواردى كه مربوط به احكام شرعى، حقوق مردم و بيت المال باشد زياد از حد سخت مىگيرد!
بسيارى از ما داستان عقيل را مىدانيم. عقيل برادر حضرت على(عليه السلام) و فردى نابينا و در عين حال عيالوار بود. بسيارى از اوقات فرزندانش گرسنه بودند و سهم او از بيت المال كفاف زندگى اش را نمىداد. روزى حضرت على(عليه السلام) را به مهمانى دعوت كرد تا آشفتگى و ژوليدگى كودكانش را ببيند، بلكه سهم بيشترى از بيت المال براى او مقرر كند. حضرت آهن داغ را به بدن او نزديك كرد به طورى كه فريادش بلند شد و گفت: مىخواهى مرا بسوزانى؟! مگر من چه كردهام كه اين كار را با من مىكنى؟! اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمود، تو از آهنى كه به دست من داغ شده تا اين اندازه وحشت مىكنى، من چگونه در روز قيامت آتشى را كه از غضب خدا افروخته شده تحمل كنم؟ اگر من بخواهم از بيت المال يك درهم بيشتر از سهمت به تو بدهم، در آخرت بايد به آتش جهنم بسوزم.1
آرى، على(عليه السلام) در مسأله بيت المال و حقوق جامعه اسلامى تا بدين حد سخت گير بود و اين سخت گيرى براى بسيارى از مردم و حتى برخى از دوستان نزديكش قابل تحمل نبود. سخت گيرىهاى حضرت على(عليه السلام) به