در توضيح دسته اول بايد افزود که طبيعت انسان بهگونهاي است که تا به مرحله رشد و تکامل انساني دست نيافته، امور حسي بيشتر در او تأثير دارند و آنها را بر امور معنوي مقدم ميدارد و حتي در بين امور حسي، محسوساتي را که تأثير زودهنگام دارند بر محسوساتي که اثرشان با تأخير ظاهر ميگردد ترجيح ميدهد. بر اين اساس، انسان لذتهاي آني و لذتهاي دنيوي را بر لذتهاي اخروي ترجيح ميدهد و گرچه لذتهاي معنوي را تصديق ميکند، اما عملاً بيشتر تحت تأثير لذتهاي حسي قرار ميگيرد و حاضر نيست آنها را فداي لذتهاي معنوي کند. پس تا انسان به مرحله تکامل عقلاني نرسيده و تربيت ديني صحيح پيدا نکرده، تحت تأثير طبيعت حيواني و شيطاني خود لذت حسي و نقد دنيا را براي رسيدن به لذت اخروي که بسيار فراتر و ارزشمندتر از لذت مادي نيز هست، از دست نميدهد.
1. شبهه همسانانگاري سختيهاي دنيوي با سختيها و کيفرهاي اخروي
گاهي علاوه بر پيشزمينه گرايش به گناه و خودداري از توبه، شيطان شبهههايي را به انسان القا ميکند. مثلاً به انسان چنين القا ميکند که گرچه گناه کيفر و عذابي را در پي دارد و چهبسا آن کيفر سختتر و طولانيتر از لذت گناه نيز باشد، اما مگر در دنيا لذتها پيچيده به سختي و رنج نيستند و انسان براي رسيدن به لذت، ناچار نميشود که سختيها و هزينههاي آن لذت را تحمل کند؟ مثلاً يک کارگر از صبح تا غروب زحمت ميکشد و عرق ميريزد، براي اينکه مخارج زندگي و وسايل رفاه و آسايش خود و خانوادهاش را فراهم آورد. همچنين ما نبايد لذت گناه را از ترس کيفر آن از دست بدهيم و چنانکه براي تأمين مخارج خود زحمت و سختي کار را بر خود هموار ميسازيم، براي رسيدن به لذت گناه بايد کيفر و عذاب آخرت را نيز بر خود هموار