بِالتَّقْصيرِ وَشَهِدَ عَلى نَفْسِهِ بِالْإِهْمالِ وَالتَّضْييعِ؛ «خدايا، بخشش پيدرپي تو مرا از انجام وظيفه شکرگزاري غافل ساخت و ريزش مدام فضلت مرا از شمارش ستايشت عاجز گردانيد و عطاي پيوستهات مرا از ذکر اوصاف ستودني جمالت بازداشته و مرحمتهاي پياپيات مرا از نشر و بيان ستودگيهايت ناتوان ساخته است، و اينْ مقام کسي است که به نعمتهاي بيشمار تو معترف است و به ناسپاسي و کوتاهي در شکرگزاري از آنها پرداخته است و بر خود گواهي ميدهد که به اهمال و تضييع نعمتهايت پرداخته است».
1. ريزش مدام نعمتها و برکات
حضرت اولين عامل غفلت از شکرگزاري از نعمتهاي خدا را، از پي هم آمدن و ريزش مدام نعمتهاي الاهي معرفي ميکنند. يعني وقتي انسان در معرض بهرهمندي از نعمتهاي خدا قرار گرفت و آن نعمتها او را به خود جلب کرد و درصدد رفع نيازمنديهاي خود برآمد، توجه او از خالق نعمتها منصرف گشته و به تأمين نيازها و لذت بردن از نعمتهايي که در اختيار او قرار گرفته معطوف ميگردد. اکنون که بنده درباره شکرگزاري از نعمتهاي خداوند سخن ميگويم و به تناسب موضوع بحث، به پارهاي از نعمتهاي خداوند توجه مييابم که چهبسا در شرايط ديگر از آنها غافل بودم. يکي از آن نعمتها اين مکاني است که در آن از معارف الاهي سخن ميگوييم و همچنين اين مجلس و محضر شما عزيزان، نعمت خداست و نيز آنچه ما از اساتيدمان فرا گرفتهايم و نيز آنچه از آيات و روايات و کتابهاي علما فرا گرفتهايم نعمتهاي بزرگ خدا هستند. وسايل صوتي که صداي مرا به گوش شما ميرساند نيز نعمت خداست. همچنين فکر، حافظه و زباني که با آن سخن ميگويم نعمتهاي خدا هستند