نام کتاب : بهترین ها و بدترین ها از دیدگاه نهج البلاغه نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 84
به سوي مقصد نهايي، که همان لقاي الاهي است، باز ميدارد. بر اين اساس، بندگان محبوب خدا که هواي رسيدن به محبوب را در سر دارند، دغدغه و اهتمامشان تنها مصروف مقصد نهايي و رسيدن به لقاي معبود است و باور دارند که سراسر زندگيشان تکاپو در مسير رسيدن به اوست:
يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ؛[1] اي انسان، همانا که تو به سوي پروردگار خود به سختي در تلاشي و او را ملاقات خواهي کرد.
خداوند متعال در شب معراج به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) ميفرمايد:
يَا أَحْمَدُ، اِجْعَلْ هَمَّکَ هَمّاً وَاحِداً فَاجْعَلْ لِسَانَکَ لِسَاناً وَاحِداً وَاجْعَلْ بَدَنَکَ حَيّاً لَا تَغْفُلْ أَبَداً. مَنْ يَغْفُلُ لا أُبِاَليِ بِأَيِّ وَادٍ هَلَکَ؛[2] اي احمد، همّ و غمّت را متوجه يک چيز ساز و زبانت را يکسان قرار بده؛ بدنت را زنده بدار و هرگز غافل مباش. کسي که از من غافل گردد، برايم مهم نيست که به کدام واديِ هلاکت در افتد.
کسي که فقط به مقصد نهايي ميانديشد، به غير خداوند توجهي ندارد و همّ و غمّ دنيا براي او بيارزش است. او دل را از اين امور تهي ساخته است؛ چون آنها را مانع رسيدن به مقصد نهايي خود ميداند. او نگران است که کوتاهيهايش وي را از مقصد باز دارد يا دستکم وقفهاي در رسيدن به مقصود ايجاد کند. اما وقتي به سلامت به مقصد نهايي رسيد و خود را در آستانة رضوان حق ديد، يکباره همة نگرانيها از دلش خارج ميشود و سبکبار و سرشار از سرور و شادماني قدم در بهشت خدا مينهد و به پاداش استقامت و پايداري در مسير خداوند دست مييابد: