حركت درآوردند و ژوليده موى و گرد و غبار گرفته در حالى كه لباسها(ى زيبا و تجمّل) را به كنارى افكنده (و با پوششى بسيار ساده) زيبايىهاى طبيعى و خدادادى خود را با رها كردن موها (و نرسيدن به پيرايش آن) (حسب ظاهر) پريشان نمودهاند، با پاى پياده مسير (عشق و بندگى) را طى مىنمايند.
در آن چند روز بايد تمام حواس، خود را بر بندگى و خاكسارى متمركز كرد و از آينه و زيور فاصله گرفت، و به اين ترتيب با خودبزرگبينى، و استكبار به ستيز پرداخت، و براى هميشه زندگى اين درس حياتبخش را مورد توجّه قرار داد.
[1] فراوان. مصباح المنير، ص 110. [2] البُرّ: القمح (گندم). همان، ص 43. [3] صحاح پس از اشاره به استعمال آن در رنگ (سبزه)، «سمراء» را گندم و «الأَسْمَران» را آب و گندم معنا كرده است. ج 2، ص 688. [4] سرزمين حاصلخيز. صحاح، ج 4، ص 1367. [5] اِحداق، احاطه كردن و در بر گرفتن است. مصباح المنير، ص 125. [6] مفرد آن «عَرصه» است و به حياط منزل و بخشى كه در آن ساختمانسازى نشده، اطلاق مىگردد. مصباح المنير، ص 402. [7] قال الله تعالى: «لأََسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقا» (جن، 16) اى كثير؛ مصباح المنير، ص 443.