آزمايش بندگان خدا به وسيله سنگهايى اشاره مىكنند كه خود منشأ سود و زيانى نيستند. سخن در اين نيست كه خاصيتى براى اين سنگها ذكر شده باشد؛ چرا كه اين همان روش بتپرستان است، نكته اين است كه خداوند از ما خواسته است براى او و به احترام او از دورترين نقاط خود را به اين نقطه رسانده و گرد اين سنگها طواف كنيم. اين عبادت خداست، نه عبادت خانه؛ چنان كه سجده بر حضرت آدم ـ على نبينا و آله و عليه السلام ـ پرستش حضرت نبود؛ بلكه كرنش در پيشگاه بزرگ خالقى بود كه مخلوق برگزيده خود را معرفى كرده و سجده بر او را به احترام فرمان خودش خواسته بود، نه پرستش آن شخصيت ارجمند ر؛ بنابراين عبادت حقيقى، انجام دادن كار به نيّت اطاعت خداى تعالى است. البته دستور خداوند قطعاً مصالحى نيز در بر دارد و نهى حقتعالى، در مورد عملى است كه ارتكابش حتماً مفاسدى را در پى دارد؛ ولى هرچه هدف انسان در اطاعت خداى متعال راسختر باشد، ارزش كار بالاتر خواهد رفت و درجه تقرب و كمال افزونتر خواهد شد.[1]
[1] به همين دليل گاهى در احاديثِ مشتمل بر ثواب و پاداش يك عمل، ارقام مختلفى به چشم مىخورد و ممكن است در بدو امر، ناهمگونى تلقى شود، در حالى كه چنين نيست و ملاك پاداش هر عمل، درجه اخلاص عمل كننده است؛ بنابراين چه بسا همان عمل به ظاهر مشابه از فرد ديگرى سر بزند؛ ولى به سبب اخلاص بيشتر، براى او اجر بيشترى لحاظ شود. [2] مرحوم طبرسى ذيل آيه 97 مائده در تفسير عبارتى مشابه حديث فوق (قياماً للناس) فرمودهاند: «اى لمعايش الناس و مكاسبهم لانه مصدر قاموا كان المعنى قاموا بنصبه ذلك لهم فاستثبت معايشهم بذلك و استقامت احوالهم به لما يحصل لهم فى زيارتها من التجارة و انواع البركة». مجمعالبيان، مجلّد 2، ص 247.