نايل گشتن به عالىترين كمالات الاهى، سرآمد بندگان خدا به شمار مىآمدند، اما هر يك از آنها در مقايسه با ديگر پيامبران نيز از خصوصيت و امتياز ويژهاى برخوردار شدند كه بدان معروف گرديدند. در اين بين، حضرت موسى(عليه السلام) به مقام «كليماللهى» اختصاص يافت. او در كوه طور سخن خداوند را مىشنيد و بر اين اساس از وى در آموزههاى دينى و وحيانى با عنوان «همسخن خداوند» ياد شده است:
وَكَلَّمَ اللهُ مُوسى تَكْلِيماً؛[1] و خدا با موسى آشكارا سخن گفت.
آن پيامبر بلندمرتبه، به مقام و منزلتى ره يافت كه در خلوتِ با معبود در كوه طور، مخاطب نجوا و رازهاى پروردگار گرديد و در طليعه يكى از گفتوگوهاى خصوصى و نجواهاى الاهى، خداوند از او مىخواهد خاطر خويش را به آرزوهاى طولانى نيالايد كه باعث قساوت قلب و در نتيجه محروم گشتن از جوار و رحمت الاهى مىگردد. براى روشن شدن اين بخش از روايت، لازم است به تبيين مفهوم قلب و سپس قساوت قلب بپردازيم و آنگاه نقش آرزوهاى طولانى و دراز را در قساوت قلب بررسى كنيم.
1. مفهوم قلب و نقش آن در آموزههاى دينى
واژه «قلب» فراوان در قرآن و احاديث به كار رفته و از آنجا به ادبيات مسلمانان راه يافته است. بىترديد مقصود از قلب در اين كاربرد، معناى