برخى از مفسران فرمودهاند: تعبير «به آرامى و بىتكبر راه رفتن» در اينجا تعبيرى كنايى است و مقصود اصلى اين است كه «عباد الرحمان» كسانى هستند كه زندگى آنها به طور كلى متواضعانه است. به عبارت ديگر، اين جمله، جنبه نمادين و سمبليك دارد و كنايه از روش و مشى زندگى فروتنانه است، وگرنه صرف به آرامى راه رفتن خصوصيتى ندارد. به تعبير ديگر، مىتوان گفت، ذكر اين جمله به اين جهت است كه يكى از صفات بارز اشخاص متكبر كه در معرض ديد عموم مردم نيز قرار دارد اين است كه اين افراد به هنگام راه رفتن، خيلى با تبختر و شقّ و رقّ راه مىروند: سينه را سپر مىكنند، باد به غبغب مىاندازند و شانههاى خود را بالا مىگيرند، و به تعبير قرآن، «ثانِيَ عِطْفِه» هستند:
وَمِنَ النّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللهِ بِغَيْرِ عِلْم وَلا هُدىً وَلا كِتاب مُنِير * ثانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ الله؛[1] و از [ميان]مردم كسى است كه درباره خدا بدون هيچ دانش و بى هيچ رهنمود و كتاب روشنى به مجادله مى پردازد، [آن هم]از سر نخوت، تا [مردم را]از راه خدا گمراه كند.
ما هنگامى كه كسانى را در كوچه و خيابان مشاهده مىكنيم كه با چنين وضعى راه مىروند فوراً قضاوت مىكنيم كه اين فرد به طور كلى بايد انسان مغرور و متكبرى باشد؛ يعنى راه رفتنِ با تبختر، نمادى است از شخصيت كلى فرد و اينكه او اساساً فردى متكبر است. از آن طرف نيز افرادى كه كلا شخصيتى متواضع دارند و فروتنى و تواضع روش كلى زندگى آنها است، اين مسأله در راه رفتن آنها نيز كاملا مشاهده مىشود و به چشم مىآيد. از اين رو، به نرمى و آرامى و متواضعانه راه رفتن، در واقع نمادى از شخصيت كلى فرد و حاكى از اين است كه وى كلا انسان متواضعى است.
ملاك ارزشمندى اين دو صفت
بحث مهمى كه جا دارد به مناسبت اين آيه در اينجا طرح كنيم اين است كه اصولا چرا چنين رفتارهايى ارزش دارد؟ ما در كتابهاى اخلاقى مىخوانيم كه، براى مثال، راستگويى، امانتدارى و تواضع، از فضايل انسانى و جزو صفات نيكو و پسنديده