فروتنى و بىتكلف و تكبر بر روى زمين راه مىروند. صفت ديگر آنان اين است كه در مقابل افراد نادانى كه احياناً، با غرض يا بىغرض، با غلظت و درشتى با آنان روبرو مىشوند و ايشان را مورد تحقير و استهزا و تهمت قرار مىدهند، برخوردى متين و آرام و بزرگوارانه و بدون پرخاشگرى از خود نشان مىدهند. در اينجا ظاهراً مقصود از «سلاماً» خصوص لفظ «سلام» نباشد، بلكه مقصود اين است كه عباد الرحمان با سخنانى آرام و بدون پرخاشگرى با اينگونه افراد جاهل و درشتىها و نابخردىهاى ايشان برخورد مىكنند.
فلسفه مقدّم شدن اين دو وصف
در هر صورت، اولين سؤالى كه ممكن است در اينجا به ذهن بيايد اين است كه اين دو صفت چه خصوصيتى دارند كه در صدر اوصاف عبادالرحمان و قبل از بيان صفات ديگر ذكر شدهاند؟ دو وصف آرام و بىتكبر و تكلف و همراه با تواضع راه رفتن، و برخورد متواضعانه، حتى در مقابل بىادبان و نابخردان، چه اهميت ويژهاى داشته كه براى معرفى «عباد الرحمان» ابتدا بر آنها تأكيد گرديده است؟
روى ديگر سكه همين سؤال اين است كه «عباد الرحمن» طبعاً همان «مفلحان»، هستند؛ و با توجه به اينكه در موارد ديگر در معرفى مفلحان، بيشتر روى نماز و ايمان و عبادت تكيه شده، چرا اين روش در اينجا تغيير يافته و بيان به گونهاى ديگر آورده شده است؟ چرا در اينجا مانند سوره بقره و مؤمنون و معارج در ابتدا نفرموده عبادالرحمان كسانىاند كه ايمان به غيب دارند و از نمازشان محافظت مىكنند و آن را با خشوع مىخوانند؟
پيش از آنكه به پاسخ اين پرسش بپردازيم لازم است متذكر شويم كه اين پرسش و نظاير آن، مسائلى نيستند كه امثال بنده بتوانيم به طور قطعى و حتمى مطلبى درباره آنها بگوييم. امثال بنده حقيرتر از آنيم كه بتوانيم بفهميم حقيقتاً چه سبب و حكمتى در كار بوده كه ايجاب نموده خداى متعال مطلبى را به صورتى خاص القا كند. در اينگونه موارد ما حداكثر مىتوانيم براساس برخى امور ظنى مطالبى را به صورت احتمال بيان كنيم، و