responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آموزش فلسفه نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 235

يا آنها را حمل بر تعريف به لوازم اخص کرد (که تعريف صحيحي نيست)، ‌يعني به عنوان ذکر نشانه‌هاي خاصي از بعضي از حقايق به‌حساب آورد، يا حمل بر اصطلاحات خاصي نمود، ولي به هر حال بايد توجه داشت که هيچ‌کدام از اين توجيهات راهي به‌سوي حل مسئله مورد بحث نمي‌گشايد و همچنان سؤال دربارهٔ حقيقت به معناي شناخت مطابق با واقع به حال خود محفوظ مانده، پاسخ صحيح و روشنگري مي‌طلبد.


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌معيار بازشناسي حقايق

عقل‌گرايان معيار بازشناسي حقايق را «فطرت عقل» معرفي مي‌کنند، و قضايايي را که به‌شکل صحيحي از بديهيات استنتاج شود و در واقع جزئياتي از آنها را تشکيل دهد حقيقت مي‌شمارند، و قضاياي حسي و تجربي را هم تا آنجا که به کمک براهين عقلي قابل اثبات باشد معتبر مي‌دانند، ولي بياني از ايشان براي مطابقت بديهيات و فطريات با واقعيات به ما نرسيده، جز آنچه از دکارت نقل کرديم که در مورد افکار فطري به حکمت و عدم فريبکاري خداي متعالي تمسک کرده بود، و ضعف آن هم روشن است، چنان‌که در درس هفدهم گذشت.

البته جاي هيچ شکي نيست که عقل بعد از تصور موضوع و محمول قضاياي بديهي، خودبه‌خود و بدون نياز به تجربه، قاطعانه حکم به اتحاد آنها مي‌کند و کساني که دربارهٔ اين قضايا تشکيکاتي کرده‌اند، يا موضوع و محمول آنها را درست تصور نکرده‌اند و يا دچار نوعي بيماري و وسواس بوده‌اند، ولي سخن در اين است که آيا اين نوع درک به‌اصطلاح فطري، لازمهٔ نوع آفرينش عقل انساني است، به‌طوري که ممکن است عقل موجود ديگري (مثلاً عقل جن)، همين قضايا را به‌گونهٔ ديگري درک کند يا اگر عقل انسان طور ديگري آفريده شده بود، مطالب را به‌صورت ديگري درک مي‌کرد و يا اينکه اين ادراکات کاملاً مطابق با واقع و نمايشگر امور نفس‌الامري است و هر موجود ديگري هم که داراي عقل باشد به همين صورت درک خواهد کرد؟

نام کتاب : آموزش فلسفه نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 235
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست