نام کتاب : نقدی بر مارکسیسم نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 349
دیالکتیکی است : 1 - اثبات که تز نام دارد ( حکم ) 2 - نفی ، آنتی تز (
ضد حکم ) 3 - نفی در نفی ، سنتز ( که در پرانتز میبایست میگفت حکم
مرکب ، مثل ارانی که نگفت ) . این کلمات به منظور نشان دادن همبستگی
تحولات و مشخص کردن آن است که هر تحولی محصول انهدام تحولی پیشین است
، این انهدام را ما نفی مینامیم " . در اینجا باز به این میرسد که
انهدام ، نفی است ، در صورتیکه در سابق صحبت از این بود که نطفه نفی
است ، و فرق ایندو واضح است . انهدام اگر نفی باشد معنایش جوجه شدن
است ، تخم مرغ وقتی منهدم میشود که جوجه بشود . پس نفی ، انهدام تخم
مرغ است که همان جوجه شدن باشد . بعد میگوید : " جوجه نفی تخم مرغ است
زیرا در هنگام پیدایش تخم را میشکند . ملاحظه میشود که نفی دیالکتیکی
همان انهدام است ، چیزی استکه از بین میرود ، چیزی استکه منهدم میگردد ،
سوسیالیزم نفی کاپیتالیزم است ، کاپیتالیزم نفی فئودالیزم ، فئودالیزم
نفی دوره غلامی " سپس در ادامه مطلب میگوید : " تصور نشود هر نوع
انهدامی نفی خواهد بود منظور ما همان نفی دیالکتیکی است " . یعنی اگر
نفی از خارج بیاید نفی میکانیکی است ، مثل اینکه انسان با لگد ککی را
بکشد . انهدام دیالکتیکی ، انهدامی است که از درون شیئی ناشی شود . "
بنابراین وقتی کک را میکشیم این عارضه حاصل انهدام ( نفی خودش ) نمی
باشد انهدام در صورتی نفی خواهد بود که اثبات دیگر ناشی شود " .
تا اینجا حرفهای ژرژ پولیتزر پایان یافت و چند جمله زیر را بعنوان نقد
بر آن نوشتهام :
در مجموع سخنان ژرژ پولیتزر نوعی اضطراب مشاهده میشود . از طرفی
میگوید نطفهای که در تخم است نفی آنست وجود نفی و مرحله اثبات است ،
پس تخم اثبات است و نطفه نفی ، و جوجه نفی در نفی است که حالت
اثبات و تکامل و سنتز است ، و قهرا باز جوجه اثبات است و قوای درونی
که او را به سوی نفی جوجه و مرغ شدن میراند نفی است ، و مرغ نفی نفی و
سنتز و مرحله تکامل است .
ولی ژرژ پولیتزر از طرف دیگر میگوید انهدام تخم را ما نفی میدانیم .
جوجه نفی تخم است ، چون در هنگام پیدایش تخم را میشکند و روی همین
حساب میگوید سوسیالیزم نفی کاپیتالیزم است و کاپیتالیزم نفی فئودالیزم
است . روی این حساب مراحل دیالکتیک را نباید یک در میان حساب کرد
بلکه هر حالتی را باید نفی حالت قبل و نسبت به حالت بعد اثبات دانست
. بنظر ما ریشه این اضطراب در کلمات اینها ، اینستکه میان ضد و نقیض
که همان نفی باشد فرق نگذاشتهاند ، و هر دو را ضد خواندهاند ، گاهی که ضد
میگویند ، یک عامل اثباتی اراده میکنند و گاهی هم نفی میگویند ، و مرحله
انهدام و منتفی شدن را اراده میکنند .
نام کتاب : نقدی بر مارکسیسم نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 349