نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 12
مختصات شیعه شناخته شده موضوع " تقیه " است ، به طوری که کلمه "
شیعه " و " تقیه " مثل " حاتم " و " جود " لازم و ملزوم یکدیگر
شناخته شدهاند . همه ائمه دین تقیه میکردهاند ، حالا چطور شد که امام حسین
( ع ) در این میان تقیه نکرد و قیام نمود ؟ اگر تقیه حق است چرا امام
حسین تقیه نکرد و حال آنکه موجبات تقیه کاملا برای امام حسین فراهم بود .
و اگر تقیه حق نیست پس چرا سایر ائمه اطهار تقیه میکردهاند و به تقیه
دستور میدادهاند ؟
و به علاوه ، خود یک بحث اصولی است قطع نظر از اینکه روش ائمه با
یکدیگر متفاوت است و یا یکی است . فرض کنیم همه یک روش داشتهاند ،
همه تقیه میکردهاند و یا هیچکدام تقیه نمیکردهاند ، این خود یک بحث
اصولی است که از جنبه کلامی و اصولی میتوان بحث کرد که اساسا تقیه
میتواند حق باشد ؟ و آیا با عقل و قرآن وفق میدهد و یا نمیدهد ؟ این
مطلب هم باید گفته شود که هر چند معروف و مشهور این است که تقیه از
مختصات شیعه است و غیر شیعه قائل به تقیه نیست ولی این شهرت ، اساسی
ندارد ، در غیر شیعه هم تقیه هست . این مسئله نیز مثل مسئله تحریف قرآن
است که بعضی آن را از مختصات شیعه دانستهاند و حال آنکه اگر عدهای از
شیعه قائل به تحریف قرآن هستند ، از اهل سنت هم قائلند ، عدد قائلین
آنها کمتر از عدد قائلین شیعه نیست ، و البته اگر همه علماء سنی قائل به
تحریف قرآن نیستند همه علماء شیعه نیز قائل به تحریف قرآن نیستند . این
مطلب به عنوان مثال گفته شد ، فعلا وارد بحث تحریف قرآن نیستیم . این
مطلب را یک توسعه بیشتر هم میتوان داد که از موضوع رعایت تقیه وسیعتر
باشد ، و میشود گفت در بعضی امور دیگر هم در
نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 12