نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور جلد : 1 صفحه : 62
با يك ديگر دارد ؟ . گفتند : نه يا محمد زيرا كه هر يك چون طى مسافت بخلاف نحو مسافت ديگر مىنمايند بنا بر اين ملاقات ايشان با يك ديگر محال ظاهر و عيان است . در آن وقت حضرت رسول عليه السّلام فرمود كه بنا بر اين ظاهر و معين شد كه ظلمت و نور هرگز در يك محل مختلط و مستعمل نگردند ، بجهت آنكه سير هر يك بخلاف جهت سير ديگر است ، بواسطهء آن كه سير نور بطرف بالا و سير ظلمت به - صوب هبوط و حضيض منتهض است . بعد از آن حضرت نبى الانس و الجان فرمود كه پس چگونه اين عالم بوسيلهء امتزاج امرى كه محال است بآن چيزى ممتزج شود حادث گردد بلكه اين نور و ظلمت هر دو مدبران جميعا مخلوقان ايزد سبحانند و بدلايل مذكوره خالق و صانع نيستند بلكه در وجود محتاج بموجدند . چون طايفهء ثنويه جواب اسئله خود باين آب و تاب از حضرت رسالت مآب شنيدند ملزم و مضطرب چون سيماب و عاجز و متحير و بىتاب گشته گفتند : يا محمد چون ما را تاب سؤال و جواب شما از روى صدق و صواب نماند ما را به عنايت خود فرصت و مهلت فكر در باب مذهب و مآب نمائى . و الله اعلم بالصواب . بعد از التزام ثنويه حضرت سيد البريه روى بمشركين عرب آورده فرمود كه شما براى چه اختيار پرستش اصنام بر اطاعت ايزد علام نموديد و اين شيوهء ناپسند را پسنديده دانستيد ؟ آن طايفه در جواب حضرت رسالت مآب گفتند كه ما بواسطهء عبادت و بندگى اصنام تقرب و احترام و عزت و اكرام بملك العلام مىنمائيم . نبى الاكرام بجهت انتباه و ايقاظ آن لئام گفت : آيا اين آلهه و اصنام شما را سامعهء تامه هست كه امر و حكم حضرت رب العزت را استماع نمود طاعت سزاوار از روى
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور جلد : 1 صفحه : 62