responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 340


از طلاى احمر بصورت گوساله پيكرى ساخت .
چون سامرى اطلاع بخاك سم اسب جبرئيل عليه السّلام داشت كه اگر اندكى از آن بر جمادى پاشند آن بزيور حيات ارجمند گردد لهذا آن مرتد بىباك پاره‌اى از آن خاك كه با خود نگاه مىداشت در جوف آن گوساله تيره مغاك ريخت .
في الفور آن گوساله مصورى بسحر و فسون سامرى بنطق آمد و گفت اى بنى اسرائيل خداى شما و موسى منم و اين موسى بن ظفر پيغمبر و فرستاده منست بشما و بساير برايا اطاعت امر و حكم او را لازم دانيد و پاى از خط امر و نهى او بيرون منهيد .
قوم بنى اسرائيل بمجرد استماع قول و فسون سامرى ملعون از طريق قويم شرع مستقيم موسى كليم عليه التحية و التسليم پاى بيرون گذاشته طريق گوساله‌پرستى برداشتند و خاك ذلت ارتداد بر ديده اعمال صواب و سداد خود انباشتند .
هر چند هارون عليه السّلام ايشان را از آن حركت شنيع زجر و منع نمود مفيد نشد .
اين طايفه نيز بهمان طريق عهد و پيمان كه رسول آخر الزمان در باب ولايت من از ايشان گرفته و آن را بنذر و سوگند مؤكد گردانيد گذاشته راه مخالفت و شيوه عداوت برداشتند و بنوعى كه بنى اسرائيل اراده قتل هارون ( ع ) كه هادى و ناصح ايشان بود كردند اين جماعت نيز حقى كه حضرت ايزد خالق مرا لايق و مستحق آن دانسته بواسطه من معين و مقرر نمود و بحضرت نبى المحمود حكم و امر فرمود كه حقايق آن را بجميع برايا رساند و آن حضرت تبليغ ولايت من به همگى مسلمين نمود و از ايشان بيعت گرفت در آن زمان عهد و شرط با رسول انس و جان نمودند كه خلاف عهد و پيمان ظاهر و عيان نگردانند .
بعد از فوت آن حضرت او را بغير تجهيز و تكفين گذاشتند و طريق خلاف برداشتند و حق مرا بمن نگذاشتند و بآن كه بحقيقت امر مطلع و مخبر بودند در هنگامى كه

نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 340
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست