responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 327


مشيت حى الذى لا ينام و لا يموت نموده از خانها برآئيد .
چون روز ديگر تباشير صبح انوار از هجوم اشعه خور طيلسان زرد وز مطبق فلك معلق بر حواشى افق از جيب تا دامن چاك و شق نموده خورشيد بغير ريا و شيد بدرخشيد و سر مكلل بدرّ و جواهر از مشرق بدر كرد آن ولى ايزد معبود بمكان معهود چون سرو خوشاندام و تذرو نيكفام بهمان محل و مقام جلوه نمود و هر چند انتظار بيشتر بجهت قدوم و حضور آن چهل و چهار نفر كشيد اثرى از آن جماعت ظاهر نگرديد الا چهار نفر سلمان و مقداد و ابو ذر و زبير ديگرى در آن مكان حاضر نشدند .
راوى گويد كه من از سلمان پرسيدم كه آيا همين چهار نفر اتفاق بحضرت امير المؤمنين حيدر كرده‌اند و ساير مردم از آن امام الامم برگشته شيوه تمرد برداشتند .
سلمان گفت بلى در آن روز بغير من و زبير بن العوام و مقداد و ابا ذر كسى ديگر اتفاق بآن سرور نكرد .
و چون شب دوم شد كرة ثانيه آن ولى ايزد كار ساز باز بمنزل آن مردم آمده ايشان را بر وفاى عهد خود و نصرت خويش قسم داد تمامى آن مردم قسم ياد نمودند كه على الصباح بامداد فالق الاصباح بخدمت شما ميرسيم بهر چه مامور گرديم معمول گردانيم .
روز ديگر بعد از طلوع خسرو خاور آن سرور بواسطه حضور و اجتماع جمعى معهود منتظر بود تا آنكه آفتاب عالمتاب بوسط النهار رسيد اثرى از آن جماعت ظاهر نشد و بغير ما چهار كس هيچ متنفس بخدمت آن ولى ايزد مقدس معزز و اقدس مشرف نگشت چون شب سيم شد باز آن ولى حضرت بىنياز بخانهاى اصحاب و مهاجر كه پيشتر عهد و بيعت بآن سرور كرده بودند رفت و از آن جماعت عهد و پيمان بر ابقاى ايشان بر عهد و پيمان گرفت چون روز سيم شد حضرت امير المؤمنين بر مكان معهود آمد امرى از معاهدين در آن سرزمين ظاهر نشد تمامى آن مردم شيوه بىوفائى برداشتند

نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 327
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست