نام کتاب : الاعتقادات في دين الإمامية ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 150
مىآوردت جسمهاى آنها ، و اگر سخن گويند ميشنوى مر سخنانشان را گويا آنها چوبهائى هستند وانهاده بر ديوار تا آخر آيه [1] و بعد از رحلت آن جناب صلى الله عليه و آله و سلَّم مردم متفرق شدند و تقرب جستند بسوى امامان گمراهى و دعوتكنندگان خلق بسوى آتش بواسطه تزوير و دروغ و بهتان پس آنها را منصبهاى عملها دادند و خوردند بواسطهء ايشان دنيا را و مسلط نمودند ايشان را بر گردنهاى مردمان و غير از اين نيست كه مردمان با ملوك و دنيائند مگر كسى كه خدا حفظش نموده باشد ، و اين مردى كه مذكور شد يك صنف از آن چهار صنف است . و مردى ديگر است كه از پيغمبر چيزى شنيده و درست بخاطرش نمانده و در آن سهو نموده و عمدا دروغ نگفته و آن در دست او است به آن اعتقاد مىكند و به آن عمل مىكند و آن را روايت مىنمايد و ميگويد خودم شنيدم اين را از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم و اگر مسلمانان دانسته بودند كه اين سهو است از او قبول نمىنمودند و اگر خودش هم دانسته بود هر آينه آن را بدور انداخته بود . و سيم مردى است كه شنيده از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلَّم چيزى را كه امر به آن فرموده و من بعد نهى از آن كرده و اين مرد مطلع نشده يا آنكه شنيده كه آن جناب نهى از چيزى نموده لكن بعد امر فرموده و او مطلع نيست پس حفظ نموده منسوخش را و ندانسته ناسخ را و اگر مسلمانان دانسته بودند كه آن منسوخ است هر آينه بدورش انداخته بودند و اگر خودش دانسته بود كه منسوخ است هر آينه طرحش نموده بود . و چهارم مردى است كه دروغ بر خدا و رسول صلى الله عليه و آله نگفته و دروغ