و آنچه را در خواب ديده بود بايشان گفت ، آنان در تعبير آن خواب او را از چيره شدن سياهان بر يمن و به پيروزى ايرانيان پس از ايشان بر آن سرزمين آگاه ساختند و خبر دادند كه پس از آن پيامبر ( ص ) ظهور خواهد كرد و او كه چنين شنيد سخت نگران شد و دوست مىداشت كه فرزندان و خواص خويشاوندان خود را از سرزمين يمن بيرون ببرد .
< فهرس الموضوعات > حركت عمرو لخمى به حيره < / فهرس الموضوعات > حركت عمرو لخمى به حيره :
ربيعه پسر خود عمرو را نزد يزدگرد پسر شاپور فرستاد و هم گفته‌اند كه اين كار در روزگار شاپور ذو الاكتاف بوده است شاپور او را در حيره اسكان داده است ، و حيره در آن هنگام ساخته شده است . عمرو برادران و افراد خاندان خود را هم به حيره منتقل ساخت و بدين ترتيب آل لخم به حيره منتقل شدند و خود را به خسروان ايران پيوند دادند و براى آنان چيرگى بر اعراب را فراهم ساختند .
< فهرس الموضوعات > جذيمه و حيره < / فهرس الموضوعات > جذيمه و حيره :
چون عمرو درگذشت پسرش جذيمة جانشين او شد ، جذيمه خواهر خود را به ازدواج پسر عموى خويش عدى بن ربيعة بن نصر درآورد و عمرو بن عدى متولد شد كه او را جنيان درربودند و براى او سرگذشتى است .
جذيمه همچنان در خورنق [ 88 ] پادشاه بود تا آنكه در انديشه ازدواج با مارية دختر زباء كه غسانى و ملكه جزيره بود افتاد ، ماريه پس از مرگ عموى خود ضيزن كه شاپور او را كشته بود در جزيره به سلطنت رسيد براى جذيمه و ماريه داستان مشهورى است و جذيمه را كشت و قصير هم كه غلام جذيمه بود ماريه را كشت [ 89 ] .

88 - خورنق : هم نام شهرى در نواحى بلخ است و هم نام قصر نعمان و اين كلمه معرب خورنگاه است ، ر . ك ، جواليقى ، معرب ص 126 چاپ استاد احمد محمد شاكر . ( م ) . 89 - ماريه از جذيمه دعوت كرد كه پيش او برود و با او ازدواج و كشور او را ضميمه كشور خود كند ، جذيمه مشورت كرد همگان او را تشويق كردند مگر قصير بن سعد لخمى كه گفت مرو كه در اين كار سرى و رازى است ، نشنيد و رفت و كشته شد و قصير مىگفت فرمان من را كسى نمىشنود و اين سخن ضرب المثل شد .