دستور داد چهره او را بر سكه ها و پرده ها تا پايان حكومت ايشان نقش كنند .
گويند بروزگار پادشاهى اردشير خداوند عيسى ( ع ) را برانگيخت و گفته‌اند كه آن حضرت يكى از ياران خود را به سوى اردشير فرستاد و او در شهر تيسفون به خانه ابرسام فرود آمد ، چون شب فرامىرسيد براى او چراغى افروخته مىشد و تمام شب را نماز مىگزارد و انجيل تلاوت مىكرد و ابرسام از داستان و آيين او پرسيد و او گفت كه فرستاده مسيح عيسى بن مريم ( ع ) است و ابرسام اين خبر را به اردشير بگفت ، اردشير او را فراخواند و چون وقار و آرامش او را ديد و آن مرد برخى از آيات مسيح ( ع ) را باو نشان داد اردشير او را از خود نراند و سخن ناهنجار بدو نگفت . [ 61 ] جرجيس و پادشاه موصل گويند ، بروزگار ملوك الطوائف داستان جرجيس [ 62 ] و آمدن او پيش شاه موصل اتفاق افتاده است .
شاه موصل مردى ستمگر و سركش و بتپرست بود و مردم را به بتپرستى وامىداشت جرجيس از مردم جزيره بود [ 63 ] و داستان او و اين شاه در اخبار آمده است .
اردشير همان كسى است كه آيين شاهان و امور و سنتهاى شاهى را مرتب كرد و آنرا استوار نمود و همه كارهاى كوچك و بزرگ را بررسى كرد و هر چيز را در جايگاه خود قرار داد و دستور معروف خود را براى پادشاهان نوشت و شاهان از آن پيروى مىكردند و با حفظ و عمل بان تبرك مىجستند و آنرا آيين نامه خود و در برابر چشم خود مىداشتند .

61 - با توجه باينكه اخبار الطوال را بايد از منابع و ماخذ داستانهاى باستانى دانست و لزومى به بررسى موضوعات آن نيست و گر نه هيچيك از اردشيرها نه هخامنشيها و نه اردشير بابكان معاصر حضرت مسيح ( ع ) نبوده‌اند . ( م ) 62 - جرجيس : ظاهرا همان جرج قديس است كه در سال 303 ميلادى بروزگار امپراطورى ديوقليتيانوس شهيد شد ، در روايات اسلامى از پيامبران است ، براى اطلاع بيشتر در منابع قديمى ر . ك ، ترجمه تاريخ طبرى آقاى ابو القاسم پاينده صفحات 580 - 564 چاپ بنياد فرهنگ ، و در منابع جديد ، دائرة المعارف اسلام ص 335 ترجمه عربى آن مقاله كارادوو . ( م ) . 63 - جزيره : در اصطلاح جغرافىدانان مسلمان به سرزمينهاى شمالى ميان دو رودخانه دجله و فرات جزيره مىگويند ، طبرى معتقد است جرجيس از مردم فلسطين است . ( م ) .