responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 69


و در شهر اصطخر يك سال درنگ كرد و سپس آهنگ عراق كرد ، شاهان طوايف در اهواز به رويارويى و جنگ با او آمدند و اردشير با ايشان جنگ كرد و آنان را كشت و حركت كرد و در محل امروز مداين اردو زد و نقشه آن شهر را كشيد و آنرا ساخت .
چون پادشاهى اردشير استوار شد دختر برادر فرخان را كه در كاخ او در نهاوند اسير كرده بود و بانويى خردمند و زيبا بود و با او قبلا در آميخته بود احضار كرد و از نسب و تبارش پرسيد و چون اظهار داشت اردشير بدو گفت بد كردى كه مرا آگاه ساختى كه من با خداى عهد كرده‌ام كه اگر مرا بر فرخان پيروز گرداند هيچكس از خاندان و دودمان او را زنده نگذارم و آنگاه ابرسام وزير خود را خواست و گفت اين دختر را ببر و بكش ، ابرسام دست او را گرفت و بيرون برد تا دستور اردشير را درباره اش اجرا كند ، چون بيرون آمد به ابرسام گفت من چند ماه است كه بار دارم ، چون اين سخن را گفت ابرسام او را بخانه خود برد و دستور داد نسبت باو نيكى كنند و به اردشير گفت او را كشتم .
آورده‌اند كه ابرسام اندامهاى تناسلى خويش را بريد و در صندوقچه اى نهاد و بر آن مهر زد و آنرا پيش اردشير آورد و از او خواست تا آنرا بدست يكى از افراد مورد اعتماد خود بسپارد و آنرا نگهدارى كند كه بزودى روزى بان نيازمند خواهد شد و اردشير دستور داد آن صندوقچه را نگهدارى كنند . پس از آن ، آن بانو پسرى زاييد كه از همه پسران زيباتر بود و او همان شاپور پسر اردشير است كه پس از او به پادشاهى رسيد .
اردشير يك سال در عراق ماند و سپس آهنگ موصل كرد و شاه آنرا كشت و بازگشت و همچنان به پيشروى ادامه مىداد و به عمان و بحرين و يمامه رفت ، سنطرق [ 58 ] پادشاه بحرين به جنگ او آمد و اردشير با او جنگ كرد و او را كشت و شهر او را ويران كرد .
گويند ابرسام روزى نزد اردشير آمد و او را تنها و اندوهگين و انديشناك ديد گفت اى پادشاه خدايت عمر دراز ارزانى فرمايد ، چيست كه ترا اندوهگين و انديشناك مىبينم و حال آنكه خداى آرزويت را برآورده و


58 - سنطرق : ضبط اين كلمه در متن با اعراب همينگونه است و در كتابهاى مورد دسترس آنرا نيافتم ( م ) .

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 69
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست