responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 393


مروان بن محمد بن مروان حكم كه در آن هنگام سالار و بزرگ بنى اميه و مردى خردمند و با فرهنگ بود در آن شهر اقامت داشت ، او را از خانه اش بيرون آوردند و با او بيعت كردند و گفتند تو بزرگ و سالار قوم خود هستى اكنون به خونخواهى پسر عمويت وليد بن يزيد قيام كن .
مروان با لشكريان خود كه مركب از افراد قبايل تميم و قيس و كنانه و ديگر قبايل مضر بودند آماده شد و بسوى دمشق حركت كرد .
چون اين خبر به ابراهيم بن وليد رسيد در كاخ خود متحصن شد ، مروان وارد دمشق شد ابراهيم و ولىعهدش عبد العزيز را گرفت و هر دو را كشت ، محمد بن خالد بن عبد الله قسرى به عراق گريخت و خود را به كوفه رساند و در خانه عمرو بن عامر بجلى پنهان شد ، در آن هنگام فرمانرواى كوفه زياد بن صالح حارثى بود كه از سوى يزيد بن عمر بن هبيره گماشته شده بود . [ 436 ] مروان بن محمد :
پادشاهى بر مروان بن محمد استقرار يافت و مردم شهرستانها مطيع او شدند ، سپس در خراسان ميان مضرىها و يمانىها اختلاف و تعصب پيش آمد و سبب آن چنين بود كه جديع بن على معروف به كرمانى سالار يمانىهاى مقيم خراسان بود .
نصر بن سيار حاكم خراسان بر يمانىها خشمگين بود و از هيچيك از ايشان در كارها كمك نمىگرفت و آنان را به كارى نمىگماشت ، همچنين نسبت به افراد قبيله ربيعه به مناسبت تمايل آنان به يمانىها دشمنى مىورزيد ، كرمانى در اين باره از نصر بن سيار بازخواست كرد .
نصر باو گفت ترا با اين امور چه كار است ؟ كرمانى گفت من اصلاح كار تو را خواهانم كه مىترسم حكومت خود را تباه كنى و اين دشمن پوشيده يعنى سياه جامگان بر تو چيره شوند .
نصر گفت تو پيرى خرف شده اى ، كرمانى هم پاسخ درشت داد و نصر


436 - براى اطلاع بيشتر از وقايع روزگار حكومت ابراهيم ، ر . ك ، ترجمه تاريخ طبرى ، به انشاى بلعمى ص 452 / 451 ، انتشارات بنياد فرهنگ . ( م )

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 393
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست