افريقيس آماده شد و آهنگ مغرب كرد و تا سرزمينهاى طبخه و اندلس پيشروى كرد و چون سرزمينهاى گسترده يى ديد شهرى ساخت و نام آن را افريقيه نهاد كه از نام خودش مشتق است و گروهى را بان شهر منتقل ساخت و آن شهر همان شهرى است كه امروز پادشاه و بزرگان افريقيه در آن سكونت دارند افريقيس سپس به وطن خود برگشت ، در اين زمان معد بن عدنان رشد كرد ، و در اين هنگام اعقاب ارم از تمام سرزمينهاى عرب بيرون رفته بودند مگر اندكى از بازماندگان طسم و جديس كه در عمان و بحرين و يمامه بوده‌اند .
پادشاهى پسر افريقيس و هلاك طسم و جديس .
چون افريقيس پسر ابرهه درگذشت پسرش ذوجيشان پادشاه شد و خود را براى جنگ با كيخسرو پادشاه فارس آماده ساخت و لشكرهاى خود را جمع كرد و در نجران اردو زد و در عمان و بحرين و يمامه گروه زيادى از اعقاب طسم و جديس كه پسران ارم بن سام هستند و از اعراب نخستين بشمار مىآيند ساكن بودند و پادشاه ايشان مردى از اعقاب طسم بنام عمليق بود و سخت ستمگر و سركش ، سركشى او چنان شد كه هيچ دوشيزه يى را در شب زفاف به خانه شوهر نمىفرستادند مگر اينكه نخست او از آن دوشيزه كام مىگرفت و روزگارى دراز در اين گرفتارى بودند .
مردى از اعقاب جديس ، عفيرة دختر غفار را كه خواهر اسود پسر غفار بود و بر جديس سالارى و سرورى داشت به همسرى برگزيد ، و چون خواستند عفيره را به خانه شوهر بفرستند نخست او را نزد شاه بردند كه از او كام گرفت و رهايش كرد ، عفيره در حالى كه خونريزى پيدا كرده بود برهنه پيش قوم خويش آمد و اين اشعار را خواند .
« آيا با آنكه شما مردانى نيرومند و بشمار مورچگانيد آنچه بر دوشيزگان شما مىكنند پسنديده است ؟ اگر ما مرد مىبوديم و شما زن هرگز تن به خوارى و زبونى نمىداديم ، اى دور باد آن شوهرى كه در او غيرت نيست و در راه رفتن مىخرامد و همچون مردان نيرومند حركت مىكند » .
اعقاب جديس از اين موضوع بخشم آمدند و عمليق را غافلگير ساختند و