responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 358


استوار و بدون سر بود ( كنايه از بزرگى و فراوانى لشكر است ؟ ) آهنگ خانه خدا كرديم .
اگر ما را از خاندان ثقيف و تسلط آنان آسوده نكنى در روزهاى جشن مسيحيان و روزهاى نحس نماز خواهيم گزارد . » حجاج به جستجوى اقيشر برآمد و او گريخت ، حجاج ابن زبير را محاصره كرد و او در مسجد الحرام متحصن شد ، حجاج ابن خزيمه خثعمى را بر منجنيق گماشت و او شروع به پرتاب سنگ بر كسانى كه در مسجد بودند كرد و اين بيت را مىخواند :
« با منجنيقى كه همچون شتر نر بر جاى آرميده است پناهندگان باين مسجد را سنگسار مىكنيم » . و چون محاصره بر ابن زبير و ياران او سخت شد افراد قبيله بنى سهم از آن در مسجد كه بنام خودشان بود بيرون رفتند و ابن زبير اين بيت را خواند .
« افراد قبيله هاى سلامان و نمر گريختند تو كه با آنان همراهى فرار مكن » .
شامىها به مسجد نفوذ كردند ، ابن زبير بر آنان حمله كرد و از مسجد بيرونشان راند ولى سنگى بر پيشانى او اصابت كرد و بر زمين افتاد آنگاه به سختى برخاست و اين بيت را مىخواند :
« ما از آنان نيستيم كه خون زخمهايشان بر پاشنه هاى پايشان بريزد بلكه بر روى پاهايمان خون مىچكد » ( يعنى هيچگاه پشت به دشمن نمىكنيم و همواره رو در روى او هستيم ) .
سپس به ياران خود گفت بانان كه بر در مسجدند حمله كنيد و در جستجوى من نباشيد و از من مپرسيد كه من در صف مقدم خواهم بود .
عبد الله بن زبير بيرون آمد و يارانش هم بيرون آمدند و جنگى سخت كردند و همه كسانى كه با او بودند كشته شدند ، شامىها از هر سوى ابن زبير را محاصره كردند و آن قدر شمشير باو زدند كه كشته شد .
حجاج دستور داد پيكر او را بر دار كشيدند ، عبد الله بن عمر از كنار دار او گذشت و گفت « اى ابا بكر خدايت رحمت كناد كه بسيار روزه گرفتى و بسيار

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 358
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست