responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 355


حضرت نپذيرفت و در برابر مرگ پايدارى و شكيبايى فرمود .
مصعب با تازيانه به يال اسب خود زد و اين بيت را خواند :
« آن پيشگامان بنى هاشم در كربلا پايدارى كردند و براى همه آزادگان سنت پايدارى و مقاومت را هموار كردند » .
در اين هنگام عبد الملك براى سران سپاه و بزرگان ياران مصعب نامه نوشت و آنان را استمالت كرد و پيشنهاد نمود در اطاعت او درآيند و براى آنان اموالى بخشيد . براى ابراهيم بن اشتر هم نامه نوشت و ابراهيم آن نامه را همچنان سر به مهر پيش مصعب آورد و گفت اى امير اين نامه عبد الملك فاسق است .
مصعب گفت چرا آنرا نخوانده اى ؟ گفت مهر اين نامه را نمىشكنم و آنرا نمىخوانم مگر اينكه تو بخوانى ، مصعب آنرا گشود و در آن چنين نوشته بود :
« بسم الله الرحمن الرحيم ، از بنده خدا عبد الملك امير مؤمنان به ابراهيم بن اشتر ، همانا مىدانم كه در نيامدن تو به اطاعت من موجبى جز گله و دلتنگى ندارد ، اكنون بدان كه فرات و هر سرزمينى را كه سيراب مىكند از تو خواهد بود و همراه كسانى از قوم خود كه مطيع تو هستند پيش من بيا و السلام » .
مصعب گفت اى ابو نعمان چه چيزى ترا از پذيرفتن اين پيشنهاد باز مىدارد ؟ ابراهيم گفت اگر آنچه را ميان خاور و باختر است براى من قرار دهد هرگز بنى اميه را بر ضد فرزندان صفيه يارى نمىدهم ، [ 391 ] مصعب گفت اى ابو نعمان خدايت پاداش نيك دهاد .
ابراهيم گفت اى امير هيچ شك ندارم كه عبد الملك براى بزرگان اصحاب تو چنين نامه اى نوشته است و آنان باو متمايل شده‌اند به من اجازه بده تا هنگام فراغت تو از جنگ ايشان را زندانى كنم اگر پيروز شدى بر عشاير ايشان با آزاد كردن ايشان منت خواهى گزارد و اگر پيروزى نبود به حزم و احتياط رفتار شده است ، مصعب گفت در اين صورت آنان پيش امير مؤمنان با من به خصومت مىپردازند ، ابراهيم گفت اى امير به خدا سوگند در آن صورت و در آن روز امير


391 - صفيه ، دختر عبد المطلب و عمه حضرت ختمى مرتبت كه مادر زبير است ، براى اطلاع از شرح حالش ر . ك ، ابن سعد ، طبقات ، ج 8 ص 27 چاپ بريل 1321 ق . ( م )

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 355
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست