responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 268


اندك را پذيرفتيد و چيز فراوان را رها كرديد ، فقط امروز پيشنهاد ما را بپذير و سپس تمام روزگار با ما مخالفت كن ، حسن ( ع ) و عقيده اش را درباره صلح رها كن ، شيعيان خود را از مردم كوفه و ديگر نواحى جمع كن و من و اين دوستم را به سرپرستى مقدمه لشكر بگمار تا بدون اينكه پسر هند متوجه باشد ناگاه او را با شمشيرها فروكوبيم » امام حسين فرمود « ما بيعت كرده و پيمان بسته‌ايم و راهى براى شكستن بيعت ما نيست » .
از على بن محمد بن بشير همدانى روايت شده كه مىگفته است من و سفيان بن ليلى به مدينه رفتيم و آنجا بر امام حسن ( ع ) وارد شديم ، مسيب بن نجبة و عبد الله بن وداك تميمى و سراج بن مالك خثعمى هم آنجا بودند ، من گفتم سلام بر تو باد اى خواركننده مؤمنان ، فرمود سلام بر تو باد بنشين من خواركننده مؤمنان نيستم بلكه عزيزكننده ايشانم ، من از صلح خود با معاويه نيتى جز دور كردن كشتار از شما نداشتم كه ديدم ياران من براى جنگ و پيكار سستى نشان مىدهند و به خدا سوگند اگر با كوهها و درختها هم به جنگ او مىرفتيم باز چاره يى از واگذارى اين كار به او نبود .
گويد از پيش او بيرون آمديم و نزد امام حسين رفتيم و پاسخى را كه امام حسن داده بود باو گفتيم فرمود ابو محمد راست و درست مىفرمايد تا هنگامى كه معاويه زنده است بايد هر يك از شما خانه نشينى را انتخاب كنيد .
رحلت حسن بن على ( ع ) :
سپس امام حسن ( ع ) در مدينه بيمار و بيمارى آن حضرت سنگين شد ، برادرش محمد بن حنفيه در مزرعه اش بود كس پيش او فرستاد و آمد و بر سمت چپ بالين آن حضرت نشست و امام حسين ( ع ) بر سمت راست نشسته بود ، حسن ( ع ) چشم گشود و آن دو را ديد و به حسين ( ع ) فرمود اى برادر ترا در مورد برادرت محمد سفارش به خير و نيكى مىكنم كه او همچون پوست و پرده ميان دو

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 268
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست