responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 203

لايب نيتس منكر آن است و ارتباط نفس و بدن را به هماهنگى پيشين بنياد تأويل مى‌كند. تأثير نزد قدما عبارت است از آنچه از ستارگان نورانى افاضه شود و در سرنوشت انسان دخالت كند، اما در نظر علماى جديد، عبارت است از فعل حالت يا شى‌ء يا شخصى در ديگرى. چنين تأثيرى يا تدريجى و پيوسته است و يا منقطع و ناگهانى. در هر يك از دو حالت، علل ديگرى، غير از خود مؤثر، در ايجاد اثر، دخالت دارد، كه تفكيك آنها از شى‌ء مؤثر مشكل است. و نيز تأثير به معنى قدرت نفوذ بعضى از مردم در فكر و اراده ديگران، و يا به معنى قدرت نفوذ در جامعه است.

تاريخ‌

فارسى/ تاريخ‌

فرانسه/Histoire

انگليسى/History

لاتين/Historia

تاريخ در لغت به معنى تعريف وقت است. تاريخ هر چيزى، وقت و غايت آن است. تاريخ اصطلاحا به معنى علم و تحقيق در وقايع و حوادث گذشته است. حقيقت تاريخ، چنانكه ابن خلدون گفته است: «خبر از جامعه انسانى است كه عبارت است از عمران عالم و احوالى كه عارض اين عمران مى‌شود، از قبيل توحّش، الفت گرفتن، ارزش‌هاى قومى، غلبه يافتن بعضى از طوايف بر بعضى ديگر، و آنچه ناشى از اين غلبه‌ها باشد، مانند دولت و حكومت و انواع آنها، و آنچه انسان از طريق كسب و كار علوم و صنايع به دست مى‌آورد، و امور ديگرى كه از اين عمران به وجود مى‌آيد.» (مقدمه ابن خلدون). بعضى از مورخان فقط به ذكر اخبار و وقايع بسنده مى‌كنند و علل حوادث را بيان نمى‌كنند، در حالى كه بعضى ديگر، در شناساندن وقايع گذشته اقتصار مى‌ورزند و از اخبار گذشته لب مطلب و خلاصه آن را بيان مى‌كنند، [در عوض‌] علل وقايع را بيان مى‌كنند، در طول زمان سلسله حوادث را دنبال مى‌كنند و حوادث تاريخى را به علل اوليه آنها باز مى‌گردانند.

اگر مورخ كوشش خود را متوجه تلخيص اخبار و نقد و بررسى اسناد و مدارك نمايد، تاريخ او تاريخ انتقادى است، و اگر از ذكر حوادث گذشته عبرت بگيرد به نحوى كه براى كسى كه بخواهد با اطلاع از اين حوادث در مورد رشد و نموّ، از آنها استفاده كند، مفيد باشد، تاريخ او تاريخ اخلاقى است، و اگر به اخبار دولت‌ها و روابط آنها با يكديگر در كار حكومت توجه كند، تاريخ او تاريخ سياسى است، و اگر از تمام اين مطالب درگذرد، و به منظور شناخت كيفيت حدوث حوادث، به ذكر علت آنها بپردازد و انگيزه رشد وقايع را بيان كند، تاريخ او تاريخ فلسفى است.

در نظر قدما، تاريخ معناى واحدى نداشته است، در نظر سقراط به معنى شناخت و در نظر ارسطو به معنى صرفا گردآورى اسناد و مدارك است. حتى اصطلاح تاريخى، در نظر بعضى از قدما، ضد نظرى و منطقى است. به اين معنى كه ممكن است بين دو چيز يك رابطه منطقى وجود داشته باشد، بدون اينكه بين آنها رابطه تاريخى برقرار باشد.

در نظر فرانسيس بيكن تاريخ عبارت است از علم به امور جزئى و نه امور عالم و كلى، و قوه ذهنى كه عهده‌دار تاريخ است، ذاكره است و تاريخ غير از شعر است زيرا موضوع شعر وهمى است در حالى كه موضوع تاريخ واقعى است. و تاريخ غير از فلسفه است زيرا موضوع فلسفه كلى است و موضوع تاريخ جزئى است. قوه ذهنى مخصوص شعر، متخيّله است و قوه ذهنى مخصوص فلسفه، عقل است.

در نظر بيكن تاريخ به دو قسم تاريخ طبيعى و تاريخ اجتماعى تقسيم مى‌شود. زمين‌شناسى بحث از تاريخ زمين است و باستان‌شناسى و حفارى بحث از انواع موجودات زنده در زمان گذشته است، و تاريخ انسان بحث از احوال و وقايع گذشته انسان مى‌كند. با وجود اينكه بيكن در اين نظريه كه تفاوت تاريخ طبيعى و فلسفه در روش آنهاست نه در موضوع آنها، موافق ارسطو است، بيشتر مفاهيم خود را از فلسفه مدرسى گرفته است. سپس در قرن هيجدهم فيلسوفان دانشنامه اين مطلب را از او اقتباس كردند و آن را به شكل مخصوص فكر تسلسل زمانى ضميمه كردند.

نظر كورنو در طبقه بندى علوم نزديك به اين روش است.

وى معارف بشرى را به سه قسم تقسيم كرده است: علوم نظرى، علوم عملى و علوم تاريخى و طبيعى. قسم اخير شامل علم افلاك، جغرافيا، زمين‌شناسى، معدن‌شناسى، گياه‌شناسى، حيوان‌شناسى، باستان‌شناسى، و تاريخ اجتماعى، سياسى، اخلاقى، ادبى و دينى است.

در زمان ما كلمه تاريخ به علمى اطلاق مى‌شود كه احوال مختلف اشياء را در زمان گذشته بررسى مى‌كند خواه اشياء مادى باشد، خواه اشياء معنوى، مانند تاريخ قومى، تاريخ خانواده، تاريخ حقوق و قضاوت، تاريخ نوع خاصى از موجودات زنده، تاريخ علم، تاريخ فلسفه، تاريخ ادبيات، تاريخ زبان و ... و نيز تاريخ به حالات گوناگونى كه در طول‌

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 203
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست