نام کتاب : كنوز المعزمين نویسنده : ابن سينا جلد : 0 صفحه : 47
بالاتر و برتر است- و حروف بادى را رفع يعنى حركت ضمّه دهند بمناسبت
معنى رفع (بلندى) با وضع عنصر هوا- و حروف مائى رطب را كسره دهند بمناسبت معنى
(زير) فارسى و خفض و كسر عربى (سر افكندگى و زير دستى) با وضع عنصر آب نسبت بهوا و
آتش- و خاكى بارد را مجزوم يعنى ساكن و زده كنند بمناسبت عقيده اكثر قدما كه كره
ارض را ساكن بىحركت ميدانستند [1].
بنا بر آنچه گفتيم در دايره اجهب هر كجا حروف [ا و ى ل م ن ع] و در
دايره اهطم حروف [ا ه ط م ف ش ذ] باشد آن را فتحه دهند براى اينكه از حروف نارى آن
دايره است.- و نيز در دايره اجهب هر جا حروف بادى [ج ز ك س ف ت ح] بود در خواندن
و نوشتن ضمّه دهند- و حروف آبى رطب را [ه ر ش ث ذ ص ط] مكسور، و حروف خاكى بارد را
[ب د خ ظ غ ض ق] ساكن كند. مثلا كلمه اجهب را كه از حروف چهار عنصر تركيب شده است
[اجهب] مىنويسند و ميخوانند- و همچنين [مفرد] و بر اين قياس ساير حروف دايره
اجهب را حركت و سكون دهند.
و در دايره اهطم كلمه مركّب از حروف [ا ف س ر] را كه الفش در اين
دايره از حروف نارى و (ف) هوايى و (س) مائى و (ر) خاكى است چنين نويسند و خوانند
[افسر].
[1] - بعض علماى قديم اسلامى مانند ابو سعيد سجزى معتقد بحركت زمين
بوده و دلائلى داشتهاند كه عقيده ابو ريحان بيرونى را نيز درباره سكون زمين
متزلزل و او را مردّد ساخته است. نگارنده اين مطلب را در سر گذشت مفصّل ابو ريحان
كه بنام ابو ريحاننامه تأليف كرده و هنوز توفيق طبع و نشر آن را نيافته بشرح
نوشته است.
نام کتاب : كنوز المعزمين نویسنده : ابن سينا جلد : 0 صفحه : 47