نام کتاب : معيار العقول نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 31
بكرات چند مخرج آن جزو كنند
[1] كه بوى بر خواهند داشت [2] بشرط آنكه نسبت قوّت بثقل نسبت مؤلّف
[3] نباشد از دو مخرج چون نسبت سه بده كه خمس و عشر است كه بدين نسبت
قوّت و ثقل متكافى نتواند بود. بلى چون نسبت راست نگاه دارند چون نصف و ربع و ثلث
و مانند آن اجزاء متكافى تواند بود.
پس اگر خواهيم كه بدين آلت ثقل ده من را بقوّت ربع وى برداريم يعنى
دو من و نيم چون ثقل ك دور كن ثابت بدست آريم چون دور كن
مقصود اينست كه در جرّ اثقال بوسيله بكره بايد عدد بكرات باندازه
مخرج آن جزو باشد كه مىخواهند با آن جرّ ثقيل كنند مثلا اگر جزو يك ربع (4/ 1)
است چهار بكره و اگر خمس (5/ 1) است پنج بكره حدّ اقل لازم باشد يعنى كمتر از اين
نشايد امّا زيادتر از آن هم ممكن است بلكه باعث تسهيل عمل گردد زيرا قوّه بر ثقل
غلبه مىكند و اين نكته را خود مؤلّف در خاتمه فصل گوشزد كرده است.
[3] مقصود از نسبت مؤلّف در اينجا با نسبت تاليفيّه و مؤلّفه كه
از مصطلحات هندسه و فنّ موسيقى است تفاوت دارد. در اينجا مقصود مركّب از دو مخرج
مثل (5/ 1 و 10/ 1) يا (2/ 1 و 7/ 1) است امّا در هندسه مراد كميّت اضافيه منسوب
بكميّت اضافيه ديگر است و همان طور كه نسبت خود از عوارض كميّت است، تأليف هم از
عوارض نسبت باشد امّا در اصطلاح موسيقى سه كميّت اصغر و اوسط و اعظم را گويند كه
نسبت اصغر باعظم مثل نسبت تفاضل ما بين اصغر و اوسط بتفاضل ما بين اوسط و اعظم
باشد مانند 6 و 10 و 30 (30/ 6 10- 30/ 6- 10)
نام کتاب : معيار العقول نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 31