responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 298

آنچه بديهى به نظر مى‌رسد اين است كه قدما در طرح نظريه عناصر (چهارگانه- عناصر انباذقلسى) از روش‌هاى تجربى، چون تجزيه مواد بهره نبرده‌اند، لذا عناصر قدما به تأويلى فلسفى مى‌باشد، و آنچه بيشتر در نظر آنان اهميت داشته، اثبات چهار كيفيتِ گرمى، سردى، خشكى و ترى بوده است و با چشم غير مسلح، در نگاهى تمثيل گونه آنچه در عالم خارج، نهايت اين كيفيات را دارا است، اين چهار چيز است، يعنى آب، آتش، هوا و زمين، پس مبناى عناصر در طبيعيات قديم، در حقيقت حيثيت فلسفى دارد نه بر اساس روش تجربى، چنان كه عناصر علمى امروزه اين چنين است و هر روز نيز ممكن است بر اثر تحقيقات جديد علمى، بر تعداد آن افزوده گردد.

قدما به دنبال چهار عنصر بوده‌اند كه در نهايت گرمى و سردى و ... باشد، يعنى دو نيروى فاعلى و دو نيروى انفعالى وگرنه بديهى است كه اين چهار چيز، داراى بساطت نبوده و حتى در نگاه سطحى نيز اين آميختگى و تركيب در آنها مشاهده مى‌گردد، چنان كه ايشان در كتاب‌هاى خود بدان تصريح نموده‌اند. على بن عباس اهوازى در كتاب نفيس كامل الصناعة مى‌گويد: آنچه از آب، هوا، آتش و زمين، با حس مشاهده مى‌شود استقسات (عناصر) حقيقى نيستند، بلكه آن چيزى است كه توسط عقل توهم و تصور مى‌شود و براى حس، هيچ يك از اينها خالص و بدون آميختگى با چيزى ديگر نيست. (كامل الصناعة، ج 1، ص 17) نفيس بن عوض كرمانى مى‌گويد: گرمى از آتش مشهود است با اين كه آنچه نزد ماست با اضداد مختلط مى‌باشد و صرافت ندارد. (گزيده از شرح موجز ص 4).

محمد بن محمود آملى شارح قانون مى‌گويد: بسيط، يعنى اجزاى يكسان كه نه طعم دارد، نه بو و نه رنگ، زيرا اين خصوصيات براى مركّبات مى‌باشد. (شرح آملى، ص 39) در اين خصوص ابن سينا در طبيعيات شفاء، بدين مطلب تصريح مى‌كند:

در اين عناصر چهارگانه، هيچ خصوصيت و كيفيتى ديده نمى‌شود، مگر گرمى، سردى، خشكى و ترى، سبكى، و سنگينى، اگر كسى بگويد: زمين داراى رنگ است. در پاسخ اين اشكال مى‌گوييم: رنگ زمين از امتزاج با آب و ديگر چيزها عارض شده است و «انه لو كان لنا سبيل الى مصادفة الارض الخالصة لكنا نجدها خالية عن الالوان، وكنا نجدها شافّة ...»؛ ترجمه: اگر براى ما راهى (امكانات امروزى) بود تا با زمين خالص مواجه مى‌شديم، هر آينه زمين را خالص و خالى از هرگونه رنگ و شفاف مى‌يافتيم، زيرا اجسام بسيط رنگ ندارند. (الشفاء، ص 250) مؤلف كتاب عيار دانش گويد: بعضى در يبوست نار شكّى كرده‌اند و گويند: چون يبوست را تعبير بدان كرده‌اند كه يبوست كيفيتى باشد كه جسم به سبب آن به دشوارى قبول شكل نمايد، لازم آيد كه آتش را يبوست نبود. براى آن كه چون آتش در غايت حرارت است و هر جا حرارت بيشتر باشد، لطافت زياده بود و هرجا لطافت زياده باشد قبول شكل آسان‌تر، پس لازم آيد كه آتش را يبوست نباشد.

جواب از اين شكّ چنين گفته‌اند كه آتش صرف، مسلّم نيست كه قبول شكل و ترك شكل را به آسانى كند. چه اين آتش كه ما مى‌يابيم كه قبول شكل و ترك شكل را به آسانى كند، جهتش آن است كه اجزاى مائى و هوائى با آن آميخته است، و بايد دانست كه آتش بسيط را نتوان ديد، چه او را رنگ نبود براى آن كه رنگ تابع مزاج است و اين آتش كه نزديك ماست براى آن مرئى مى‌شود كه آتش صرف نيست بل آميخته است به اجزاى ساير عناصر و از اين جهت است كه هر جا اين آتش قوى‌تر است شفاف‌تر است همچنان كه در شعله‌ها مشاهده مى‌شود چه آنچه اصل شعله باشد شفاف‌تر بود تا حدّى كه سايه اندازد و اصل شعله هيچ سايه نياندازد (عيار دانش، ص 149، مؤلف على نقى بهبهانى، متوفى 1305).

بر اين اساس، عناصر نزد قدما بر افكار فلسفى استوار بوده و در واقع به نوعى بر عناصر صد و چندگانه امروزى تقدم دارد و اين عناصر زير مجموعه عناصر قدما محسوب مى‌شوند، مثلًا عنصر آهن، سرد و خشك است و عنصر اكسيژن، گرم وتر ....

نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 298
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست